پنجره ای رو به خانه پدری دوشنبه ۱۴ مرداد

این شماره از برنامه را با شعری از دفتر اشعار دکتر علیرضا نوری زاده آغاز می نماییم.ابتدا بمناسبت سالروزپیروزی انقلاب مشروطیت  نگاهی به چگونگی انقلاب مشروطه و خواسته های مشروطه خواهان خواهیم افکند. امروز روز بزرگی است روز پیروزی انقلاب مشروطیت  و روزی که مشروطیت به ثمر نشست چه فداکاری ها کردند، من نگاه میکنم امروز را مقایسه میکنم با یک قرن و خورده ای پیش نگاه میکنم به ۱۳۲۴ قمری ، الان ۱۴۴۰ هستیم و تصور میکنم در طول این سالها آنچه بر کشور ما گذشته ،حقاً چیز نمونه ای است که در جای دیگری اتفاق نیفتاده است مردمانی نودو پنج شش درصدش بیسواد ، ودر آن ۵ درصد با سواد، اشرافی هستند که نمیخواهند قدرتشان را از دست بدهند ، جمع معدودی اند ، اما با عشق !!، زنها النگوها و گوشواره هایشان را میفروشند و پولش را به ارباب شاهرخ میدهند که یک زرتشتی بوده و صندوقدار آزادی خواهها ، هیچکس نمیپرسد پیامبرت کیست  مسیحی هستی، زرتشتی هستی، بی دین هستی، بهایی هستی ؟سئوال نمیکنند ، تنها سئوال اینست ؟ آزادیخواه هستی علاقه مندی که وطنت آزاد بشود از استبداد ، علاقه مندی که سلطان برایت تصمیم نگیرد؟؟!!

انقلاب مشروطه با یک تجمع ساده شروع شد علاءالدوله حاکم تهران به بهانه اینکه تجار شکر و قند  در تهران احتکار کردند ایشان را گرفت چوب زد، توهین شده بود به بازار، مردم جمع شدند یک تجمع ۷۰۰ یا ۸۰۰ نفری، و یک طلبه بنام عبدالحمید که فریاد میزد کشته شد، علمای وقت سکوت نکردند سید عبدالله بهبهانی وجمعی دیگر بودند جمالدین اسد آبادی و بزرگان دیگری بودند  اینها کسانی بودند که نوای مشروطیت راطنین انداز کردند در کشور .

،پادشاه گفت حالا قوم و خویش خودمان را به حکومت میگماریم و عین الدوله را آورد  او بازیهایش را خوب بلد بود از یکطرف شاهزاده بود چون سنش بالا بود نفوذ داشت روی پادشاه، پادشاه مریض مظفرالدین شاه و خزانه خالی ، و اوضاع ناجوری بود اما در عین حال شاه بر خلاف پسرش آدم خونریزی نبود  مرد رئوفی بود و علاقه مند به مصالحه بود ،.

خواستشان تبدیل عدالتخانه است ، خواستشان  اینست که حاکمان ولایات نتوانند اینقدر ظلم کنند به مردم، این جنبش ملی چون متکی به مردان ملی بود و انسانهای آزادیخواه بودند  سرانجام به نتیجه رسید و شاه فرمان مشروطه  را امضاء کرد . به پاس آن با حروف ابجد این فرمان بر سر در مجلس شورای ملی بنام عدل مظفر نصب میگردد حضرات که آمدند عدل مظفر را کندند !!!۵۷ سال پهلوی سلطنت کرد و عدل مظفر را برنداشت و اینها برداشتند و بعد هم که مجلس جدید را ساختند و مجلس سنا هم افتاد دست خبرگان!!

نکته ای که به نظر من با اهمیت است سرعت در انتخابات و تشکیل مجلس است. نمایندگان اصناف ، علما ، شاهزادگان همه میآیند و در این مجلس حضور دارند آدمهایی که در آن زمان در جامعه اعتباری داشتند و این داستان ادامه پیدا میکند تا به توپ بستن مجلس و آمدن سرداران به تهران و تسخیر تهران و مشروطه دوباره برقرار میشود در فاصله بین استبداد کبیر و سلطنت رضا شاه هست دولتهای متعددی میآیند سه ماه و ۷ ماه و مجلس در دوم شده بوده صحنه انتقام کشی و یقه هم را گرفتن ،!!! مشکل ایرانی ها همین است قدر آن را نمیدانیم که آنهمه روزنامه آزاد در کشور بود !!! مشروطه خواهان سه خواست عمده داشتند و برایشان خیلی مهم بود:

در صدر این خواسته ها وحدت و یکپارچه گی و استقلال ایران بود ، دوم توسعه مادی ایران بود  جاده ساختن کارخانه داشتم کار ایجاد کردن ، و سومین مسئله توسعه سیاسی بود یعنی رسیدن به دموکراسی،

در دوره کوتاه سلطنت احمد شاه دمکراسی به مفهوم سیاسیش وجود داشت روزنامه ها آزاد بودند و از خود شاه هم انتقاد میکردند که بنظر من درست نیست اگر شاه نماد ملی است و مسئولیتی ندارد ناسزا نباید به او گفت او نماد یکپارچه گی کشور است اما اینطور نشد وقتی شاه حقوق از سفارت انگلیس میگرفت دیگر استقلال معنی نداشت.

بهر حال کودتای ۱۲۹۹ میآید و بهر حال یکی از آرزوهای مشروطه خواهان تحقق می یابد و شاه در شمال و جنوب و غرب و شرق موفق میشود خودسر ها و راهزنان  و خود حاکمان محلی را مطیع خود کند و پایان بدهد  به حکومتشان و یک ایران یکپارچه را درست کند و مرحله دوم که اصلاحات شد اما آزادی وجود نداشت بنظر ما باید ایران را با همسایگانش مقایسه کرد نه با سوئیس ، شما جاده ندارید حالا با آزادی چیکار میخواهید بکنید به اعتقاد من رضا شاه یک ضرورت بود که آمد ویکی  از خواسته های مشروطه خواهان را تحقق ببخشد و وقتی پسرش آمد تلاش کرد که شاه مشروطه باشد و الارغم جنگ پدرمان را درآورده بود  مرحله سوم را شروع کرد انواع احزاب را داشتیم و این خیلی با اهمیت بود  اما حادثه ای که در مرداد ۳۲ رخ داد و اختلافی که بین ملیون و آزادی خواهان با در بار پیش آمد این رشته را پاره کرد و شاه به همه سوء ظن داشت و رسید به سال ۵۷ ،.

آنکه رفت با چشم گریان رفت چون وطنش را دوست داشت، آنکه آمد با هیچی آمد چون وطن برایش معنایی نداشت !!!

.سپس اشاره ای به اظهارات سید علی خامنه ای در ارتباط با فرهنگ فرزند آوری و ازدیاد فرزند خواهیم داشت و توضیحاتی تقدیم حضورتان میکنیم . در بخش دوم برنامه به تحلیل و بررسی مصاحبه محمد جواد ظریف و تحریم او توسط آمریکا خواهیم  پرداخت و در انتها به منطقه خواهیم رفت و شما را در جریان مهمترین رویداد های منطقه قرار خواهیم داد . با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.

یوتیوب دانلود فایل صوتی فایل صوتی کم حجم گوگل درایو