پنجره ای رو به خانه پدری جمعه ۹ فروردین

این برنامه از پنجره ای رو به خانه پدری را با شعری از دفتر اشعار دکتر علیرضا نوری زاده آغاز می نماییم . سپس همراه با شما خوبان به گفتگو با آقای عباس شکری خواهیم نشست و با ایشان در ارتباط با مسائل مختلف در کشور نروژ به تبادل نظر خواهیم پرداخت.

دکتر نوری زاده:اهل شیراز هستید وقتی شهرتان را اینجور میبینید چه حالی میشوید ؟

عباس شکری:من ۳۲ سال است که من منطقه را ندیده ام حالا وقتی جغرافیای منطقه را جلو چشمانم میآورم حالا میفهمم که سمت چپ جاده از طرف اصفهان به شیراز یک دره مانند ساخته بودند که به آن مسیل میگفتند و آن منطقه اسمش سیل آباد بود یعنی منطقه ای که محل عبور سیل است ، این را کنده بودند که آب براحتی از آنجا عبور کند و شهر دچار خسارت نشود . ولی الان بی کفایتی آقایان که آمده اند و با گل معمولی آن را پر کرده اند و تبدیل به اتوبانش کرده اند و آن ساختمانی که سپاه بالاتر از آن منطقه ساخته است در منطقه اکبر آباد برای اینکه آن ساختمان آسیب نبیند سپاه مسیل را عوض کرده است و آدم دلش میسوزد که چرا بی کفایت ها سر کار هستند و اسمش را میگذارند بلاهای طبیعی!!! ، ما در دوران انفورماتیک هستیم پیش بینی اینکه امروز چقدر باران میآید وجود دارد من فکر نمیکنم باران شیراز بیشتر از باران هایی باشد که در کشور نروژ میآید در اینجا طی سه الی چهار روز بیش از ۸۰ میلیمتر باران میآید ولی چرا کسی آسیب نمیبیند آنها پیش بینی میکنند اگر آسیب سنگین است مردم را از آن منطقه تخلیه میکنند و وقتی امنیت بر قرار شد مردم را بر میگردانند ،دولت جمهوری اسلامی برای اینکه بی کفایتی خودش را پنهان کند بجای اینکه بیاید و توضیح دهد که چه ناکارآمد هایی سرکار بوده اند میایند عکس واقعیت را به مردم نشان میدهند و میگویند سد ها سرازیر شدند و رودخانه ها طغیان کردند و این فریبی بوده که ظرف این چهل سال همیشه کوشش کرده اند دستاویزی برای خودشان داشته باشند و من تعجب کردم از مردم که چرا میپذیرند این حرفها را ؟؟!!!

دکتر نوری زاده: یک دوستامان نیک آهنگ کوثر میگفت اینها از سد ها به عنوان مخزن آب استفاده میکنند فکر این را نمیکنند که اگر این اتفاق بیفتد و این سد ها لبریز آب باشند چه خواهند کرد انبار های فرعی درست نکرده اند . الان یکسال است که متخصصان محیط زیست اخطار میدادند که ایران بی آبی خواهد کشید و حالا باید فکر این را بکنند که اگر باران زیاد آمد چیکار باید بکنند شما فکر کنید ایران چندین سال است که با مشکل خشکسالی مواجه بوده است ولی مردم زندگی کرده اند روی همان پیش بینی قدیمی بدون این انفورماتیک ، آن سیستم قنات داری که در خراسان هست یا در همین شیراز در همین تخت جمشید پیش بینی کرده اند که این آبها از کجا خروجی داشته باشند چقدر قشنگ دوهزار و پانصد سال پیش اینکار را کرده اند !!!

عباس شکری: من هم میخواستم به همین اشاره کنم تخت جمشید نه بخاطر اینکه این آقایون مانع شدند، اندیشمندی دوهزار و پانصد سال پیش است که کسانی که مهندسی این تخت جمشید را داشته اند، بماند آنچیزی که در ذهن من مدام میچرخد صبر و تحمل مردم تا کی ادامه پیدا میخواهد بکند وقتی هم با هاشون حرف میزنی میگویند شما در خارج نشستی ، اینها میکشند . باور کنید من همیشه دو تا روز را برای این مردم توضیح میدهم ، روز بیست و پنج خرداد هزارو سیصدو هشتاد و هشت در تهران دو میلیون ولی جمهوری اسلامی میگوید یک میلیون توی خیابانها بودند از دماغ کسی خون نیامد روز بیست و هشتم تکرار شد این روز اتفاقی نیفتاد، ندا آقاسلطان روزی که جمعیت صد هزار نفر است کشته میشود ماشین سپاه کی روی مردم میرود؟؟ موقعی که تعداد کم هست و بدتر از آن روزی حرکت میکنند که روز جمهوری اسلامی است روز عاشورا !! او به خودش حق میدهد و میگوید امروز روز ماست شما چرا؟؟؟

دکتر نوری زاده: ولی باید به مردم عزیزمان که در غمشان شریک هستیم و جانمان هم در خطر بوده باید گفت مسئله این نیست که چرا شما نمیکنید مسئله اینست که یک ملتی چقدر صبر دارد ، در سال ۵۷ درد های ما اینقدر نبود که برای یک دستمال، قیصریه را به آتش کشیدند روزی که خمینی بر میگشت یک میلیون ، دو میلیون آدم تو خیابان بودند و ۳۵ میلیون جمعیت ایران بود ولی واقعا چرا ؟؟؟ این اتحاد وجود ندارد و در بیرون اختلاف فراوان است . ما کانون نویسندگان در تبعید بودیم باور کنید هیچ وقت نتوانستیم بنشینیم و یک توافق اصولی بر سر موضوعی داشته باشیم همیشه این اختلافات ، که چند عامل دارد ، و این عادات ماندگار طبیعی است که در رفتار و عادات ماست . در ادبیات جهان آمده که روزی فرشته ای آمد پیش یک زارع ایتالیایی که مزرعه ای سبز و خرمی داشت و کنارش یکی بود که مزرعه ای ناجور و خشک داشت گفت تو چه میخواهی از من ؟؟ گفت اون را هم مثل من بکن و مزرعه اش را خرم و سبز بکن ، رفت پیش فرانسویه که کارخانه شراب داشت و کارو بارش رونق داشت ولی رفیقش انطرف آنهم کارخانه شراب سازی داشت ولی کسی نمیخورد او هم گفت میخواهم که او هم شراب سازیش پر رونق شود. رفت پیش ایرانیه لبنیات و غیره داشت و گفت تو چه میخواهی گفت هیچی اگر اون چهار تا گاوش هم بمیرند و هیچی نداشته باشد، این قصه است ولی از یکجایی گرفته شده است وآمده در کتابهای فرنگی .

عباس شکری: در همین جریان سیل شیراز به اتکا به ویدیو هایی که میبینیم مردم شیراز اینجا نشان دادند که آن مردم خواب آلود بی حال نیستند و به کمک هموطنانشان آمدند و تعمیر کاران ماشین اعلام کردند که ماشینها را مجانی تعمیر میکنند و رستوران داران که ما مجانی غذا میدهیم یعنی نشان میدهند آنجایی که لازم باشد کنار همدیگر میایستند ولی آنجایی که لازم تر از لازم است و مقابله با رژیم است نمیایستند!!!!

دکتر نوری زاده: کشور شما نروژ مثل ایران نفت خیز است کارهای عجیب غریبی کرده اند صندوق برای نسل آینده و مقداری از فروش نفتشان را در هزینه نمیآورند الان چقدر جمعیت دارد و چطور است وضعتان؟؟

عباس شکری: الان نروژ پنج میلیون جمعیت دارد و صادرات نفتش بین ۳ تا ۴ میلیون روزانه نسبت به قیمت نفتش متغییر است، دولت نروژ در شرایطی قرار دارد که اگر از فردا یک قطره نفت نتواند بفروشد با صندوق ذخیره ارزیش تا دویست سال دیگر ادامه حیاط بدهد بدون هیچ مشکلی ، از کی نفت دار شده اند از سال ۱۹۷۵ . نشان میدهد کسانی که سر کار آمده اند فکر آینده بوده اند و گه گاه اعتراض میشود که چرا آذوقه گران است و یا … جواب دولتمردان فرقی نمیکند از حزب راست یا مخالف باشند یک جواب دارند که این پولها مال نسل ما تنها نیست و مال نسل آینده هم هست …….. !!!

با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.

یوتیوب دانلود فایل صوتی فایل صوتی کم حجم گوگل درایو