پنجره ای رو به خانه پدری چهارشنبه ۷ فروردین

این برنامه از پنجره ای رو به خانه پدری را با شعری از دفتر اشعار دکتر علیرضا نوری زاده آغاز می نماییم . در ابتدای برنامه به افشای تعدادی از دو ملیتی های حکومت جهل و جور و فساد خواهیم پرداخت وسپس همراه با شما خوبان به گفتگو با آقای دکتر محمد حسین صدیق یزدچی خواهیم نشست:

دکتر نوری زاده : دیروز داشتم خاطرات شیخ ابراهیم زنجانی را می خواندم و تعجب کردم که یک آخوند در یکصد سال قبل اینچنین خرافات این آخوند ها را نفی کرده و زیر سئوال برده است چطور شده که در حال حاضر یک آخوند معتبر پیدا نمیشود که بگوید همه اینها دروغ است ؟؟ اما در این میان چیزی که مرا خیلی رنجاند اظهارات آقای دکتر سروش بود این توهین بود به ما به بزرگان تاریخ توهین بود که بگوید خمینی بزرگتر از همه پادشاهان و رهبران ایران و عالم ترین فرد در دنیا بوده !!!! این کمیت اصلاح طلبان خیلی می لنگد ولی از سروش بعید بود . شما چطور این را تفسیر میکنید ؟؟

دکترصدیق یزد چی: اجازه بدهید که از بخش آخر صحبت تان جواب را تدارک ببینم و جلو بروم، من یک شعری را از سعدی میخوانم که گویا ترین و دقیق ترین توضیحی است که در مورد فردی مثل سروش یا کسانی مثل ایشان فرد مسلمان و متعهد به اسلام سیاسی و برقراری حکومت دینی هستند ، سعدی میگوید
درختی که تلخ است نی را سرشت گرش بر نشانی به باغ بهشت
گر از جوی خلدش به هنگام آب به بیخ انگبین ریزی و شفت نار

آقای سروش و صد ها چون ایشان را سالهای سال بیاورید در اروپا ودر بستر گستردگی های علمی و عقلانی تربیت بشوند. شما فردی را در نظر میگیرید که سالیان سال در مغرب زمین داروسازی خوانده مثلا علم فیزیک خوانده مثلا فلسفه که نمیدانم بلد هست یانه وقتی ذهنیت فرد هنوز از ارزش هایی که با آنها تربیت شده جدا نشده شما و دیگران چه انتظاری از او دارید!!! بنابراین همان میوه تلخ را میدهد .
اشکال از ایشان نیست اشکال و اشتباه از کسانی است که تصور میکردند ایشان میتواند عوض بشود و عوض شده است ابداً‍‍!! آقای سروش همان جوان مسلمان متعهد و معتقد به اسلام سیاسی معتقد به رهبری خمینی است که میخواهد حال مثلا از این فجایعی که اتفاق افتاده قدری فاصله بگیرد و با بزک کردن بعضی چیزها همان ارزشها را برجامعه تحمیل کند

دکتر نوری زاده : دکتر ببخشید ما کسروی و علی دشتی را هم داریم علی دشتی بیست و سه سال را مینویسد انسانها ظرفیت تغییر دارند ظاهراً این آقای سروش است که ندارد میشود آدمی متدین باشد از حوزه شروع بکند ولی بیاید در عمل متحول بشود، ما سید جمالدین اصفهانی را داریم و خیلی از علما را داریم که تغییر کرده اند ولی این آقای سروش بعد از بیست سال فوج کبوتران حرم دوباره با سر بر میگردد تو فوج کبوتران حرم و جوری میرود که به آنها برخورد هم میکند!! و این برای من عجیب است این را شما معلول چه میدانید ؟

دکترصدیق یزد چی: خیلی روشن است و سئوالتان درست است یعنی مقایسه ای که میکنید ،کسروی طلبه بوده و مراحلی را گذرانده و غیره، بین فردی مثل سید احمد کسروی و کسانی مثل ایشان که در میان اهل دیانت نادرند و کسانی مثل عبد الکریم سروش در یک چیز مهم است کسروی و ملایان مثل ایشان یا اهل دیانتی مثل او دنبال حکومت سیاسی و استقرار اسلام سیاسی در غیبت امام زمان نبوده اند . همین مثالی که در مورد سید کاظم شریعتمداری زدید و مثل ایشان میلانی و بروجردی و حائری هم بودند و اینها هرگز در این مفهوم ساختار ولایت فقیهی که خمینی آنرا زنده اش کرد و در بنیاد اسلام شیعی وجود دارد هرگز آنها به این اعتقاد نداشتند . عده ای بودند که معتقد بودند به ولایت خاصه یعنی ما بعنوان ملای شیعی اگر نایب امام زمان هستیم، بنا بر آن روایات ساخته شده دسته اول کسانی که این بنیان فقاهت شیعی را بنیان افکندند، هرگز ادعای حاکمیت الهی بر زمین را نداشتند و به ولایت خاصه معتقد بودند ولی خمینی و قطاری از پیروان ایشان و منجمله آقای سروش نیز بر این اصل اعتقاد دارد و آمده صحبتهایی را مطرح کرده مثلا نو جویی دینی؟؟!! نوجویی دینی یک پدیده ای است که شما میتوانید آنرا در دانشگاه الهیات و مدارس دینی مطرحش کنید آوردن آن در عرصه عمومی و در مدارس و دانشگاهها چه ضرورتی دارد ؟؟ تجدید نظر طلبی در چی؟؟ یکی از مسائلی که مصرف کرده مسئله وحی الهی است رویای رسولانه، بازی با کلمات رویای رسولانه !!! کجا این چهل سال در ایران استقرار پیدا کرده و مملکت را نابود کرده اند ایشان نمیتواند با این حرفها عوض بشود اتفاقا سروش من خیلی از این بابت خوشحالم از صحبت هایی که کرد چون نشان داد و انتظاری از او نیست.

دکتر نوری زاده : ما از زمانی که آقای خاتمی آمد کلمه ای باب شد بنام اصلاح طلبی معادل رفرمیست در واقع ما در سال ۵۷ هم احتیاج به اصلاح طلبی داشتیم نه اینکه حکومت را به آخوند ها بدهیم. این اصلاح طلبی همینجور با زمین خوردن و بلند شدن آقای خاتمی ابعادش کوچیک و بزرک شد ،مثلا امروز طرف اصلاح طلب بود فردا که خاتمی خورد زمین رفت نوکری ولی فقیه را کرد، بعد که از صحنه خارج شد اصلاح طلبانی که این حرفها را میزندند زندانی شدند یا از کشور آمدند بیرون، و یک تتمه ای ماندند و ته نفسی میکشیدندبه امید اینکه ریاست یک شرکتی را بهشان بدهند سفیری بشوند و یا برای دست بوسی آقا و شعر خوانی او میرفتند ، حالا دوباره چون بوی الرحمن جمهوری اسلامی به مشام میرسد یک عده اشان به صحنه آمدند، از جمله تاج زاده چند روز پیش اعلام کرد ما لزوم ندارد هم رئیس جمهور داشته باشیم هم رهبر ، هر دو شغل را یکی بکنیم قبلا رهبر و رئیس جمهور و نخست وزیر داشتیم نخست وزیر را برداشتیم بهتر شد اما حالا نوبت آن است که این دو شغل را ما یکی بکنیم و این حرفهای تاجزاده طرفدارانی هم دارد که میگویند ما نظام را میتوانیم اینجور نجات بدهیم ، ولی حکومت دینی باشد. و عده ای دیگر هم میگویند ما یک رهبر خوب بیاوریم مثل خاتمی. آیا اصولا در ایران با وجود حکومتیکه انگ مذهبی داشته باشد میتوان امید به آزادی داشت ……………..

با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.

یوتیوب دانلود فایل صوتی فایل صوتی کم حجم گوگل درایو