این برنامه از پنجره ای رو به خانه پدری را با شعری از دفتر اشعار دکتر علیرضا نوری زاده آغاز می نماییم .سپس همراه شما خوبان به گفتگو با میهمان امروز برنامه آقای دکتر کاظم کردوانی خواهیم نشست و با ایشان در ارتباط با انقلاب مشروطیت و انقلاب اسلامی وایجاد قوانین دادگستری و عدلیه به سخن می پردازیم و نظر ایشان را جویا میشویم.
دکتر نوریزاده: من اشاره مختصری به کودتای ۱۲۹۹ کردم و دوست ما آقای محسن خاتمی بر این باور است که در سال ۳۲ کودتا بر علیه مصدق و محمد رضا شاه با هم بود و سال ۵۷ هم کودتا علیه ملت ایران بود، به کمک آمریکا و خمینی، حالا شما بعنوان یک جامعه شناس وقتی نگاه میکنید حرکت تاریخی مردم مارا، ما از مشروطه میرسیم به رضا خان و سپس بعد از جنگ، احزاب متعدد و گروهای سیاسی متعدد، و در سال ۳۲ دوباره به یک دوره سکوت میرویم و از دهه چهل به بعد دوباره یک تحول اقتصادی و صنعتی داریم و به سال ۵۷ میرسیم این مسیر راکه میبینیم به نظرتان چه نقصی در ما وجود داشت یا در احزابمان یا مردممان یا دولتمردانمان که به جای تعالی سقوط کردیم؟
دکتر کردوانی: شما یک جمله ای در پیش سخنتان فرمودید که بسیار مهم است که چرا ما در سال ۱۳۰۴به سال ۵۷ رسیدیم چه ضرورتی پیدا کرد که ما انقلاب بکنیم ؟چه واقعه ای اتفاق افتاده بود در تمام این سالها که باعث شد انقلاب بیست و دوم بهمن اتفاق بیفتد، در واقع به یک نظر همیشه اتفاقها میافتند و انقلاب ساز و کار خودش را دارد، و در یک قرن اخیر تعداد زیادی انقلاب رخ نداده است و به اندازه انگشتان یکدست نیست که یکیش انقلاب ما بود، من تصور میکنم شاه کلید انقلاب چیزی بود که تو مشروطیت دنبالش بودند و پیدا نشد یعنی اینکه ملت بر سرنوشت خودش حاکم بشود، تفاوتی طبیعتا میکند میان انقلاب مشروطیت و ۵۷ در حوزه های مختلف ، در انقلاب مشروطیت اولا ۴ دهه قبل از انقلاب مشروطیت، آرام آرام موضوعی شکل میگیرد در ایران که مسئله اصلیشان قانون و عدالت است و اتفاقاً آقایون رویشان را بر میگردانند و این عدالتی که مردم میخواستند چیزی نبود که از شاه بخواهند برای اینکه یک بخش از عدالت ما دست آخوند ها بود، یعنی ما دونوع دادگاه داشتیم دادگاههایا محاکم عرفی داشتیم و محاکم شرعی، شما بیایید مثلا احمد کسروی گوشه هایی از این محاکم شرعی و خدعه وفریب و ظلمی که بوده است را بیان میکند و آیینه آن محاکم شرعی را در زندگی من کسروی و مسئله ده سال عدلیه اش میبینید.
نیروهای روشنفکر بسیج شدند و رهبریشان دست روشنفکران آن دوره بود، حتی یکی از مهمترین روزنامه های آن دوران اسمش قانون است، در دوره ما طور دیگری شکل گرفت این انقلاب از اول بر سر سلطنت آرام آرامم پیش رفت سلطنت باشد یا نباشد، در نتیجه شما زمانی که حرف و سخنتان و دلواپسی تان روی خود قانون و عدالت است به یک جا میرسید و زمانی که مسئله طوری در جامعه یعنی استبداد جلویشان ایستاده و هیچ راه پیشرفتی برای جامعه نمیگذارد همه در واقع به شخص شاه و سلطنت بر میگردد و آرام آرام نیروهای اجتماعی به این رسیدند که باید سلطنت برود زمانی که به اینجا میرسید دیگر موضوعاتی مثل قانون و عدالت موضوعات دسته دومی میشود.
دکتر نوریزاده: اجازه بدهید من اینجا یک پرانتزی باز کنم بعد از کودتای ۱۲۹۹ یکی از آرزوهای مشروطه خواهان که همانا عرفی شدن و بیرون آوردن دادگستری از چنگ ملا ها بود این عملی شد و در جامعه هم مورد استقبال قرار گرفت بخاطر اینکه بنیانگزاران دادگستری نوین همه وطن پرست بودند از داور بگیرید تا کسانی مثل عبدو و اخوی ، این دادگستری در برابر تمام بازی های آخوند ها مقاومت میکند. چرا در جریان انقلاب در برابر این اقدام که روز اول خمینی با گرفتن رادیو تلوزیون به سراغ دادگستری رفت و حکم آقای بهشتی وموسوی اردبیلی را صادر کرد، روشنفکران ما و جریان حقوقدانان معاصر واکنششان بسیار ضعیف بود، یعنی چگونه دستگاه حقوقی ما که باعث شرافت و عدالت بود به دست اینها افتاد .
دکتر کردوانی: ببینید در حقیقت زمانی که توده بلند میشود اساسا صدای روشنفکران شنیده نمیشد بعد اینکه من چیزی بنام روحانیت نمیشناسم مطهری هم همین را گفته است یک انتقام تاریخی گرفتند ازایرانیان، ایرانیانی که بعد از انقلاب مشروطیت بخصوص بعد از روی کار آمدن رضا شاه بدست شخصی بنام علی اکبر خان داور دادگستری را ایجاد کردند هرچند قانون مدنی ما بخش زیادیش بر اساس فقه اسلامی است این را فراموش نکنید، من با شما هم عقیده ام که دادگستری ما دادگستری پاکی بود و قانون حاکم بود و در این هیچ شکی نیست و اینکه در هر قشری خراب هم وجود دارد جهت غالب نبود. چیزی که امروز درست برعکس است و جهت غالب چیزی دیگری است و این قانون مدنی ایران بر مبنای فقه تنظیم شده است و یک چیزی یادمان نرود که در درون خود دربار خود شاه بسیار خرافی بودند رئیس دفتر شهبانوی ایران دکتر سید حسین نصر بود، و در جریان روشنفکری شما دکتر احسان نراقی را داشتید آنچه خود داشته از بیگانه تمنا میکرد، شما روشنفکرانی مانند آل احمد را دارید که غربزدگی را نوشت، این جریان یک نوع خوی اسلامی از درون دربار تا بخشی از روشنفکران جامعه ایران ریشه داشت شما اگر خاطرات علم را بخوانید که زنان درباری اسرار داشتند که در غبار روبی حرم امام رضا شرکت کنند یعنی این وجهی که همه فکر میکنند روشنفکران وادادند در برابر آخوندها اینطور نبود این از درون دربار و روشنفکران درباری شروع شد،
دکتر نوریزاده: کاملا با حرف شما از این نظر موافق هستم که شواهد بسیار داریم ، مثلا در رادیو تلوزیون فراموش نمیکنم روز ضربت خوردن و شهادت حضرت علی برنامه مذهبی پخش میشد. موسقی قطع میشد ، بنابراین بنظر میرسد بغیر از آن دوره شانزده ساله رضا شاه که تصمیم میگیرد و اجرا میکند در دوران بخصوص بعد از سال ۳۲تصمیم گیری ها تابع یکسری مسائل بوده است من نمیخواستم حقوقدانها را مورد انتقاد قرار بدهم درست میگویید.
دکتر کردوانی:فراموش نکنید پیشواز از آیت الله قمی که دربار پیشقدم بود در شهر به شهر که میرفت ، صدر الاشراف خودش یک پا آخوند بود و نخست وزیر هم بود. فقه و شرعیات را چه کسی در دبستانها و دبیرستانها آورد اینکه پیش از کودتای ۲۸ مرداد است.
دکتر نوریزاده: در واقع طرحی که فروغی داشت که مدارس مشترک دخترانه و پسرانه درست کرده بودند بعد از شهریور بیست دوبار جدا شدند و از این زمان آخوند ها برگشتند……..
با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم
یوتیوب دانلود فایل صوتی فایل صوتی کم حجم گوگل درایو