پنجره ای رو به خانه پدری چهار شنبه ۲۴ بهمن

این برنامه از پنجره ای رو به خانه پدری  را با شعری از دفتر اشعار دکتر علیرضا نوری زاده  آغاز می نماییم . سپس همراه با شما خوبان به گفتگو با میهمان عزیز برنامه جناب آقای دکتر یزدچی خواهیم نشست.

دکتر نوری زاده: نظام مذهبی که بر ایران حکومت میکند یکی از سیئات نابخشودگی اش دروغگویی است و این دروغ گویی را در همه زمینه ها را شما میبینید امروز روحانی وقتی در مورد پیشرفت های مملکت حرف میزند به راحتی دروغ میگوید و شیخ محمد یزدی میگوید ما ۴۰۰ سال پیشرفت داشته ایم من از شما میخواهم نگاهتان به این مسائل را شرح دهید. و جامعه ما در زمینه پیشرفت چه تحولی را پشت سر گذاشته است.؟ در زمینه ای که مفهوم دین بشود بین خدا و خودش و خود را از چنگ آخوند راحت کند آیا در جامعه ما این استعداد را میبینید که دوران سیاه استبداد ولایت را پشت سر بگذارد؟

دکتر یزدچی: نه، من این استعداد را نمیبینم ، ببینید ما در یکی از تیره ترین پاره های تاریخی خودمان هستیم و اگر میخواهیم با خودمان راست و درست و عریان برخورد کنیم ما تغیرات اساسی نکرده ایم ، همین نکته ای که شما اشاره میکنید در باب دروغ و نادرستی نادرستی با قوت و قدرت در رفتار های ما وجود دارد نه اینکه عمدا بخواهیم آگاهانه دروغ بگوییم،ما نمیتوانیم دروغ نگوییم ، یعنی زندگی ما و روابط ما جوری ما را تنظیم کرده که برای بقای اجتماعیمان باید نادرست باشیم اینکه روحانی رئیس جمهور است و مسئول دولت به این راحتی دروغ میگوید این فکر نمیکند که دارد دروغ میگوید اصلا فکری ندارد فقط یکسری الفاظی را به زبان میآورد که منافع آنی و حقیر او میتواند تامین کند.

دکتر نوری زاده : دکتر آیا ایدوئولوژی دینی در اینجا تا چه حد اثر دارد که بر جامعه مسلط است و چقدر دست اینها را باز میگذارد برای اینکار؟

دکتر یزد چی: اصلا تمام حیاط این نظام سیاسی ایدئولوژی و ساختار و اجزای آن است که جملگی تباهی است تباهی جان و ذهن و اندیشه است و هر آنچه که با انسان است ،.

دکتر نوری زاده: در جریان جنبش مشروطیت تعداد باسوادان ما کم بود چگونه مشروطیت از روحانیت شریعت مدار چسبیده به حکومت عبور میکند و شیخ فضل الله نوری در میدان توپخانه به دار آویخته میشود در امروز هنوز یک آخوند را اسمش را میخواهیم ببریم با استغفرالله میگوییم چه اتفاقی افتاده برای من همیشه جای تعجب است که در صد سال پیش شیخ زنجانی که فضل الله نوری را محاکمه میکند و خودش آخوند است به او میگوید تو ضد مردمی ، یا نایینی در مراسلاتش اشاره ای که به حقوق مردم میکند و اینها که خودشان را میراث داران آنها میدانند اسم شیخ فضل الله را زنده میکنند و روی اتوبان میگذارند.

دکتر یزدچی: پاسخش در چند دقیقه نمیشود کامل گفت ،شرایط روحانیت و قدرت ملایان در مقطع سالهای ۴۰، ۵۰،و ۶۰ قدرتی نبود که روحانیت شیعه در جریان شکل گیری مشروطه داشت، بنابراین روحانیت شیعه در جریان انقلاب مشروطه یک قدرت کناری و حاشیه ای با کانون قدرت داشت که دولت قاجار بود بنابراین در درون خود دولت قاجار بخش از حرکت انقلابیون مشروطه از سوی شاهزادگان قاجارانجام شد، یعنی اصلا روشنفکران اولیه ایرانی خود مستشارالدوله که بود؟ عضو خانواده قاجار بود، بعضی از خانواده قاجار در جنبش مشروطه پیش گام شدند بنابراین آنچه که در ۵۷ اتفاق افتاد قابل مقایسه با انقلاب مشروطه نیست ما توی این چهل سال هم روشنفکران ما و هم مدعیان تاریخدانی و جامعه شناسی ما نه جامعه ایران را درست بررسی کردند، نه درست این انقلاب ۵۷ را با انقلاب مشروطه مقایسه کردند، ایندو اصلا قابل مقایسه نیست دوست من ، پس انقلاب ۵۷، چنین اتفاقی در آستانه ۱۲۸۵ شمسی اتفاق نیفتاد، کتابی نوشته شده در ایران زیر عنوان صدایی که شنیده نشد، من این را تصادفی برخورد کردم چون آمار در آن فقط هست نمیدانم دقیقا سال ۵۲ بوده یا ۵۳ بوده کتاب مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی مغز شویی کامل است این کتاب، در میزان چند صد هزار نسخه در ایران منتشر میشود در صورتی که حداکثر تیراژ کتابها دو یا سه هزار نسخه بود مثلا ایدئولوژی مشروطیت و کتاب آدمیت حداکثر سه هزار نسخه چاپ شد نمونه های متعدد است اصلا قضیه ۵۷ قابل مقایسه نیست با انقلاب مشروطه بنابراین این پرسش را نباید در این کانال قرار بدهیم که آنجا از روحانیت عبور کردند ، اصلا از روحانیت عبور نکردند !!!تا بعد از شکست محمد علی شاه و مستبدین و تضعیف قدرت روسیه تزاری در ایران روحانیت تضعیف نشد، شیخ فضل الله را اعدامش در ایران کردند و چند روحانی دیگر را بی جان کردند مطلب این نیست روحانیت در کانون قدرت سیاسی ماند .

دکتر نوری زاده: من هم موافقم که وضع روحانیت در سال ۵۷ تا ۸۰ سال پیشش فرق داشت ولی این نکته را در نظر بگیریم که نفوذ روحانیت بر عامه مردم آنقدر بود که شما در جریان تنباکو همسر شاه قلیان را میشکند و میگوید همانی که این را حرام کرده مرا به تو حلال کرده است.

دکتر یزدچی: ببخشید خیلی عذر میخواهم من به شما میگویم مردم ایران در انقلاب ۵۷ اگر رفتند دنبال روحانیت و از آنها خواستند که وارد بشوند خواست آنها را فرموله بکنند و بیان بکنند آیا خواست مردم در انقلاب مشروطه همین بود که در انقلاب ۵۷ خواستند جناب نوری زاده ؟ اونجا مثلا عدالت خانه میخواستند، که شاهزادگان قاجار ظلم میکنند و اموال مردم را میگیرند و غیرو و غیره، اما در انقلاب ۵۷ چرا دنبال روحانیت رفتند مردم ؟ ببینید من یک تفاوتی را در خواست های سیاسی مردم ایران اینجا اشاره میکنم تا قضیه روشن شود، میان خواستهای اپوزیسیون رژیم شاه که از رضا شاه شروع شد تا انقلاب ۵۷ ادامه پیدا کرد شامل دو جریان عمده و بغلش هم یک جریان دیگر آن دو جریان تمام طیف های چپ بود دوم جریانی بود بنام ملیون  و سوم هم جریانهای سیاسی اسلامی بود که این جریانهای سیاسی اسلامی از سالهای سی به بعد و دقیقا از سالهای ۴۰ به بعد در ایران قوت گرفت که آنها را میشناسیم ، اینها جریانهای اپوزیسیون بود عمدا روی طیف های چپ و جریان ملیون من مکث میکنم بعد در آستانه ۵۷ و انقلاب دیگری توده مردم بود و مردم ایران در انقلاب ۵۷ از وجه سیاسی آگاهی و درکشان صفر بود اما بپرسید چرا در مقابل شاه ایستادند ؟ توده در ۵۷ دنباله رو روحانیت بود اما چرا دنبال روحانیت رفت ؟ برمیگردیم به مقایسه شما، زیرا انقلاب سفید از سالهای ۴۰ تغیراتی در فرم اجتماعی بوجود آورد که هیچگونه آگاهی نسبت به آن نداشتند ساختار های طبقاتی را بهم ریخت ، در حالی که توده نه آمادگی آن را داشت و نه آن را پذیرفت .
با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.

یوتیوب دانلود فایل صوتی فایل صوتی کم حجم گوگل درایو