این برنامه از پنجره ای رو به خانه پدری را با شعری از دفتر اشعار دکتر علیرضا نوری زاده آغاز می نماییم.امشب ، شب یلداست، امشب شب تولد میترا ، مهر ، فرزانه ایرانی است که هزاران سال پیش چراغ مهر و عشق و زیبایی و مودت و همنوع دوستی را در سرتاسر آن جهان تاریک روشن کرد یادمان باشد آیین مهر تا تمدن مکزیک ادامه داشت بروید در رم نقش هارا نگاه کنید و سپس مقایسه اشان کنید با نقوشی در یمن و در اردن و سوریه و ایتالیا، بروید ببینید مهر همه جا هست .
در سفریکه به آمریکا رفتم اخیرا با انسانی که دیر سالی است هردو همدیگر را میشناسیم از راه دور، اولا این آدمی که برایتان میگویم یک فرد نیست یک مجموعه است و همه عاشقانه در این راه دارند شرکت میکنند. در آمریکا پولدار ایرانی زیاد است اما تو آمریکا کسانی که دلشان را آنجا گذاشته اند خیلی نداریم، وزیری که در ایران به مکنت و ثروت رسید ولی در آمریکا حاضر نیست که یک کارگر ایرانی استخدام بکند اما آدمهای دیگری هم داشتیم که حاضر نبودند چنین کاری بکنند انسانهای کارآفرین در همان آمریکا هم تلاش کردند کهبه فرزندان میهنشان فرصت بدهند یکی از این افراد اسمش هست مهندس خسرو سمنانی ، این آقای سمنانی صنعت گر است و کارخانه دارد در برنامه دوست عزیزم علیرضا میبدی بود و صحبت از حقوق کارگران هفت تپه و اهواز شد و میبدی گفت اینها چند ماهی است حقوق نگرفته اند و گفته بود حقوق اینها چقدر میشود ومیبدی گفته بود دومیلیون دلار واو میگوید من میدهم همین الان میدهم با نمایندگانشان تماس بگیرید بگویید من میدهم آدم باید دل داشته باشد آدم های محدودی هستند و لی اسمشان ویژه گی خاصی دارد محمود خیامی اسمش همیشه میماند .خسرو سمنانی یکی از آنهاست که نه تنها سمنان به او میبالد بلکه وطنش به او میبالد.
نوری زاده : من خوشحالم که در این برنامه هستید و پنجره ای رو به خانه پدری مخصوص آدمهای خاص است است که من دعوت میکنم که عاشق ایران خانم هستند.
این ایده شما این فکر شما عنوان کردید که نفت من کو من تکان خوردم اصلا این عنوان که نفت من کو من را تکان داد ،من بچه ای دو سه ساله بودم که نفت ملی شده است ولی قصه نفت با ما بوده همینجوری روزی که قرار بوده در خانه هایمان مجانی توزیع کنند و تا امروز که یکدفعه ای میبینیم ۸۰۰ میلیارد دلار نفت فروختیم و از این مبلغ دویست میلیاردش گم شده است جناب مهندس سمنانی میخواهی چه بکنی نفت من کجاست سطر به سطرش هم را خوانده ام و برای من جذاب بوده ، چه کار میخواهید بکنید ؟
سمنانی: ضمن تشکر از معرفی شما که من را در سطح جناب خیامی گذاشتید بنده افتخار کار با ایشان را هم داشتم ، در مورد این کار باید کمی صحبت کنم من از سال ۸۴ تو فکر ایران بودم ولی در سال ۲۰۱۰ وقتی دیدم خطرات جنگ و حملات به تاسسیات بوشهر و نطنز و تهران دارد بالا میگیرد من با توجه به کار خودم در زمینه هسته ای تصمیم گرفتم روی این جریان فکر کنم و اگر حمله شد چه بکنیم .من متوجه شدم که در مورد تلفات انسانی این حملات هیچکس صحبتی نمیکند ، و بخاطر کاری که داشتم باید توجهی به این امر میشد که چقدر ممکن است مردم ایران از بین بروند خصوصا مردم اصفهان و بوشهر که این تاسیسات به شهر نزدیک بودند . و این خطرات خیلی زیاد تر از آن بود که ملت بدانند و این مواد سرطانزا بسیار خطرناک بود در صورت حمله نظامی به ایران، این اولین قدم بود که محاسبات را انجام دادیم و در سال ۲۰۱۲ گزارشش را به کنگره آمریکا بردیم و خدارا شکر این اتفاق نیفتاد ، بهر حال برجام شروع شد و ما هم تا اندازه ای روی آن کار کردیم ، و چیز دیگری که برای ما روشن شد چرا مردم ایران هرروز گرفتار اقتصادی جدیدی دارند و هر روز بحران جدیدی دارند ما در سال ۱۹۹۳ یک بنیاد خیریه ای درست کردیم و در کارهای مختلف مشغول بودیم و همین باعث شد که یک ارزیابی از وضعیت مردم ایران بکنیم و ببینیم وضع مردم چرا اینقدر خراب است؟ این باعث شد که برنامه نفت من کجاست شروع بشود.
نوری زاده : اجازه بدهید من یک پرانتز این وسط باز کنم چون این مسئله خیلی مهم است. در بیاناتتان به مسئله اتمی اشاره نمودید و گفتید که در این عرصه آگاه بوده اید باعث شد که شما با داخل ارتباط برقرار کنید ، ما ایرانیهای خارج از کشور این مشکل را پیدا کردیم حرفها را تعبیر و تفسیر هایی میکنیم که به جا نیست الان که شما میگویید با داخل ارتباط داشتید بعضا گروهایی که دنبال فرصت هستند میگویند ما گفتیم که با رژیم ارتباط دارند هرچند شما گفتید که این نکبت و بدبختی از زمان انقلاب شروع شد، من این توضیحات را برای کسانی که میخواهند جلو جلو ایراد بگیرند ،میگویم نخیر !! ایشان آدم رژیم نیست و با رژیم هم کاری ندارد و دلش برای ایران خانم میسوزد.
سمنانی: من خیلی متشکرم از این صحبتی که کردید برای اینکه ما در ایران رابطه ای نداریم و در مورد این گزارشها از کسی مدرک نگرفته ایم ، بهر حال در مورد این کتاب باید گفت ما نشستیم و فکر کردیم که قدرتی که رژیم دارد از کجا میآید این بخاطر درآمدی بود که از راه نفت کسب میکردند.
با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.