امشب در تفسير خبر همراه با آقايان حسن شريعتمداري و صادق زيبا كلام مي پردازيم به سالگرد ١٥خرداد و اينكه :آيت الله خميني چرا با حق راي زنان و انقلاب سفيد شاه فقيد مخالف بود؟
خميني كي و چگونه با آمريكائي ها در تماس بود؟
علت مخالفت آيت الله خميني و آيت الله شريعتمداري چه بود؟
در پي انقلاب بر ساختار روحانيت شيعه چه آمد؟
آيا حكومت به جا مانده از خميني اصلاح پذيرست؟
-با پیروزی انقلاب اسلامی و نشستن مرجع تقلید بر مسند حکومت بجای اینکه باعث تقویت ساختار حکومت روحانیت شیعه شود باعث فروپاشی ساختار سنتی روحانیت شیعه شد و دیگر مراجع پر نفوذی مثل قبل از انقلاب در ایران نداریم تفسیر شما چیست؟
مهندس شریعتمداری: بله این کاملا صحیح است یعنی استقلال حوضه ها و استقلال روحانیت از بین رفت. اصولا روحانیت شیعه بر این اساس بوجود آمده بود که چون عدل الهی خصوصیتی است که هر انسانی نمی تواند مجری آن باشد و حکومت دینی باید مجری عدل الهی باشد تا اینکه نماینده خداوند خودش را بداند . در غیاب ائمه معصومین کسی عدل الهی را نمیتواند اجرا کند، کار به درستی و غلطی چنین تصوری نداریم این تصمیم زیرکانه در مقابل حکومت خلفا بوده است،.
دکتر زیبا کلام: بسیار موضوعات مهم و تاریخی را شامل میشود،اصلا ما ولایت فقیه داریم ؟ فقیه باید حکومت بکند در عصر غیبت یا نباید بکند؟ روحانیون بایستی حکومت بکنند یا نبایستی بکنند؟ و این موضوع در طول تاریخ چگونه بوده است، در نتیجه حکومت روحانیت ظرف چهل سال گذشته آیا این نهاد باعث استحکام نهاد روحانیت و تشیع شده است؟ اینها مطالب بسیار مهمی است از زمان غیبت که بیش از هزاران سال میگذرد در هیچ عصری و در هیچ حکومتی گفته نشده است که روحانیت باید حکومت بکند،
مهندس شریعتمداری: پس از فوت بروجردی خمینی با مواضع رادیکالی که در پیش گرفته بود به سراغ پدر من آمده و بنا شد مبارزه ای را با شاه شروع کنند، پدر من شرط کرد که هر اعلامیه ای باید در اینجا نوشته شود، ولی در روز ۱۵ خردادساعت ۷ صبح خمینی اعلامیه ای مینویسد وامضاء میکند و به درب منزل ما میفرستد که پدر من از امضاء خودداری می کند، وراه ایشان از پدر من از ۱۵ خرداد جداشد. و از این راه به مرجع مردم تبدیل شد، مخالفت دو جهت داشت یکی اینکه به چه حقی اصلاحات میکنید این مربوط به دولت است . مبارزات پدر من قانونی بود ، ولی خمینی از طریق فردی بنام کوه کمره ای به آمریکا پیام میداد شعار های مرا جدی نگیرید و ما خواهان روابط صمیمانه با شماهستیم و شما جلو رشد کمونیست را میگیرید، ودر سال ۴۳ یک اتحادیه سیاسی برعلیه شاه تشکیل شد.
دکتر زیبا کلام: نه متاسفانه ، من خیلی از مطالبی که آقای شریعتمداری میگویند را باور ندارم. بعد از ۲۸ مرداد شاه شخص مورد اعتماد و مورد تایید نبود ، شاه دست عده ای را در اقتصاد کشور باز میگذارد تا به دولت دکتر امینی می رسیم ، دولت امینی با یک پکیج اصلاحات شروع میکند ، و می گوید من نوکر شاه و آمریکا نیستم و سعی میکند اصلاحاتی انجام دهد، و قانونی وضع میکند بنام قانون از کجا آورده اید، گام بعدی اصلاحات ارضی بوده است تمام گروه ها خواهان این بوده اند و مشکلی که بوجود میاید این است که از یک سو شاه را بعنوان دیکتاتور میشناسند و از طرفی دیگر شاه دست به یک کار ترقی خواهانه زده است،. ملیون شعارشان میشود اصلاحات آری، دیکتاتوری نه.!!
این مشکلی که شاه نقاب اصلاحات زده است مشکل تنها جبهه ملی نیست بلکه مشکل خمینی هم هست،. اشکالی که به وجود میاید اینست که آيت الله خمینی میخواسته هرم روحانیت را در مقابل شاه قرار بدهد.
من معتقد هستم در سال ۳۹ که شروع به مبارزه میکند ،دلیلش این نیست بلکه همان دلائل نهضت ملی بوده که شاه را دیکتاتور میداند. خمینی بیش از آنکه فقیه باشد یک فرد سیاسی بود، یعنی با تمام وجود در خدمت سیاست بود، منتهی در لباس روحانیت هم بود که گاهی اوقات حرکاتی از ایشان سر میزد که رسما گفته باشد حکومت دست فقیه است.
مهندس شریعتمداری: نخیر!! ایشان تصور درستی از شخص خمینی ندارد ایشان به هیچ وجه سیاسی نبود، دلش لک زده بود که یک رهبر دیکتاتور باشد و اصلا با دمکراسی موافق نبود ، ایشان یک آخوند سنتی بود و تا قبل از سال ۳۹ فقیه نبود و تا آنموقع کتاب فقهی هم ننوشته بود.
-آیا بعد از انقلاب خمینی، آیت الله شریعتمداری را مانع خود می دید؟
مهندس شریعمداری : بله بعد از ۱۵ خرداد راهشان را جدا کردند. پدر می گفتند ما در حوزه و بین مردم احتیاج به فرهنگ سازی داریم ولی خمینی می گفت این کار آقای شریعتمداری خلاف مبارزه با شاه است و در اولین پیامش به پدرم اخطار داد که چوب لای چرخ من نگذار.
-خمینی بعنوان یک رهبر سیاسی یا دینی چه دستاوردی داشت ؟
دکتر زیبا کلام : کم نیستند کارهای فقهی ایشان ، اما برخورد ایشان با آیت الله شریعتمداری و آیت الله منتظری قابل تامل است. هیچ چیز را نمیتوانیم ممتاز بکنیم رفتار روحانیت مانند رفتار دیگر افراد وشبیه دیگر گروههای سیاسی بوده است. همانطور که من و شما از انتقاد بدمان می آید آنها هم بدشان می آید، یعنی اینجور نیست که چون روحانیون دارند حکومت میکنند مشکلاتی نیست.
-یعنی کشتن سه چهار هزار نفر در زندانها مانند رفتار دیگر مردم عادی است؟
آیا این روند را قابل اصلاح میدانید؟
دکتر زیبا کلام: در این چهل سال مردم دیندارتر نشدند و باعث نزدیکتر شدن مردم به دین نشدند.
-اقای زیبا کلام معتقدند که این حکومت اصلاح پذیر است نظر شما چیست؟
مهندس شریعتمداری: آقای خمینی مشابه استالین و موسیلینی و هیتلر بودند، بستگی دارد کدامشان مد نظر ایشان باشد .
با ما باشید و برنامه تفسیر خبر را با دوستان وآشنایان خود به اشتراک بگذارید منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.