این شماره از برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را از شهر فرشتگان با شعری از دفتر اشعار دکتر علیرضا نوری زاده آغاز می نماییم. سپس همراه با شما خوبان به گفتگو با آقای مسعود اسداللهی کارگردان و هنرمند تئاتر و همکار عزیزمان در تلوزیون ایران فردا خواهیم پرداخت و با ایشان در ارتباط با دنیای هنر و سینما و دیگر مسائل فرهنگی به تبادل نظر خواهیم نشست و نظر ایشان را جویا خواهیم شد.
در ابتدا یادی خواهیم نمود از استاد حسین مهری که چندی پیش به هفت هزار سالگان پیوست و یاد و خاطره اش را گرامی خواهیم داشت.
دکتر نوری زاده : آیا تجربه رادیو و تلوزیون حتی گوشه ای از کار تئاتر و سینما را گرفته است؟
آقای اسداللهی: این تجربه ای تازه بود که طی این سی و سه سالی که به اینجا آمدم آغاز کردم. این تجربه خوبی بود ،بعد جا افتادم، چون تو گوینده اخبار نیستی ، اینجا نشسته ای و باید با مخاطب ارتباط برقرار کنی. اولا خودم هستم، این خود بودن خیلی مشکل هست.
من متوجه هستم یک سرخط ها یی داریم و راجع به آن می نشینیم و حرف میزنیم.
دکتر نوری زاده: من متوجه شدم که این عامل دوربین طنز ترا زیاد کرده است چون تو اصولا در پشت دوربین انسان طنازی هستی.
آقای اسداللهی : من به این سر خط ها همیشه فکر میکنم و دو برنامه به استودیو می آورم. مسیر ها را میبینم ولی حس هایم مرا به جایی دیگر میبرند و سر از محل دیگری در می آورم.
دکتر نوری زاده: بنظر من اهمیت یک پرزنتر که خودش هم تولید کننده و هم نویسنده است در این است. یکدفعه یک گوشه ذهنت باز میشود و حکومت ولایت فقیه که سراسر طنز است. معمولا همه ما این کلیپ های طنز گونه آخوند ها را می بینیم.
آقای اسداللهی: کسانی باید پیدا شوند و این مجموعه کلیپ ها را کنار هم بگذارند.تا بعد ها از ان استفاده شود.
دکتر نوری زاده: آن چیست که در ایران دارد اتفاق می افتد.؟ من وشما دلار هفت تومانی را یادمان هست.
آقای اسداللهی: سعی میکنم حتی تلفن هم نکنم پس بزنم می دونید سخته. یاد سعید سیرجانی می افتم حرفش این بود که ایران رو ترک نکنید و بسیاری به او حمله کردن واو را جاسوس و مأمور می نامیدند. عاقبت برگشت و او را کشتند. و بعد همانها برایش شمع روشن کردند.
دکتر نوری زاده: نگاه شما که یک فیلمساز موفق هم بوده اید به سینمای امروز ایران چیست.؟ بعضی ها میگویند این سینمای جمهوری اسلامی است و ارزشی ندارد نظر شما چیست؟
آقای اسداللهی: من آقای فرهادی و جعفر پناهی را جزو سینمای جمهوری اسلامی نمیبینم . اینها فیلمسازان مؤلف هستند. فیلمساز غیر مؤلف هم داشته ایم، یک مدت مد بود که از فرانسه آدم می آوردند، و ملکه هم دوست داشتند .
بعد از مدتی قطبی به جایی رسید که دید تجربه مهم تر است،در سینما مثلا مسعود کیمیایی که اروپا نرفته بود،ناصر تقوایی هم پایش به اروپا نرسیده بود .بیضایی که آنزمان دانشگاه نرفته بود، ولی در دانشگاه تهران رئیس دانشگاه تئاتر بود. شاملو و اخوان ثالث مگر مدرسه شاعری رفته بودند. یک چشمه ای است که باید از درون بجوشد.
کارگردان مؤلف ما کم داریم.آدمهایی مثل فرهادی و پناهی با فلسفه کار میکنند و هم شیوه سینمایی خاصی دارند، این گونه فیلمساز ها همیشه در دنیا کم بوده اند.
با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید. منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.
یوتیوب فایل صوتی فایل صوتی کم حجم گوگل درایو