در این شماره از برنامه پنجره ای رو به خانه پدری برنامه را با شعری از دفتر اشعار دکتر علیرضا نوری زاده آغاز خواهیم نمود. سپس همراه با شما خوبان با میهمان عزیز امروز جناب آقای جواد خادم وزیر مسکن کابینه دکتر بختیار به گفتگو خواهیم پرداخت.
دکتر نوری زاده : چرا وزارت در کابینه دکتر بختیار را قبول کردید؟
شرایط در کشور در یک حالتی بود که خیلی از افراد حاضر نبودند که به آقای بختیار کمک کنند ولی من از نزدیکان ایشان بودم.
دکتر نوری زاده : پدر شما هم با دکتر بختیار در حزب ایران بود آیا خود شما هم از همین طریق با ایشان اشنا شدید؟
بنده هم عضو حزب ایران بودم و از گذشته با ایشان آشنا بودم
وقتی جبهه ملی دکتر بختیار را تعلیق کرد چرا شما تلاش نکردید که اعضای جبهه ملی را قانع کنید؟
تلاش کردن آنموقع بی فایده بود. حتی اغلب نخبگان مملکت هم محو جمال خمینی شده بودند. بنابراین مشکل بود آقای بختیار می گفت ، که یا باید کنار بایستیم تا این سیل بیاید و بگذرد و ما مثل ریگ ته رودخانه باقی بمانیم. یا جلوی آن بایستیم. که روی بحث ایشان به جبهه ملی بود این بود این حوادث در طول تاریخ ایران بارها اتفاق افتاده است.
شاید اگر آقای بختیار عجله ای در براندازی حکومت نداشت ممکن بود چند سالی بیشتر زندگی میکرد اما او جانش را فدای اهدافش نمود.
دکتر نوریزاده: اما زمانی اورا کشتند که دیگر پولی نداشت و میخواست به کانادا برود ؟؟
این رژیم تمام افرادی که پتانسیل ضد رژیم داشته باشند را از سر راه برمیدارد.
دکتر نوری زاده :اول برومند را زدند و بعد بختیار راترور کردند.
اطاق فکرشان میدانست که باید چه بکنند. متاسفانه شاید در مورد آقای برومند بی توجهی شخصی خودشان بود. چون من به ایشان بارها گوشزد کرده بودم که دستگاههای اطلاعاتی به ما گفته اند که جان ما سه نفر در خطر است و مواظب خودت باش. ولی خیلی خوشحالم که دخترانش راهش را ادامه میدهند.
دکتر نوریزاده: شما بعد از ترور بختیار به لندن آمدید و همه چیز را کنار گذاشتید بعد که جنبش سبز و پیش از آن جنبش دانشجویی حرکت کرد دوباره شما آمدید، آیا کور سویی دیده اید که تبدیل به خورشید شده است؟
من همیشه فکر میکردم بعد ازشکست کودتای نوژه یک نسل طول میکشد تا تحولی ایجاد بشود، فکر میکردم آدمهایی بهتر از من وجود دارندکه حرکت اپوزیسیون را پیش ببرند، ولی از حدود شش سال پیش فروپاشی رژیم را بخوبی میدیدم ،وارد معرکه شدم شاید اپوزیسون در خارج از کشور انرژی پیدا کند که امروزبه آنجا رسیده است.
نگرانی من اینست که آگر فروپاشی اتفاق بیفتد جای خالی را چه کسانی پر خواهند نمود به تدریج مقدمه مدیرت گذرا را مطرح نمودم.
اینکه هنوز مردم ایران وارد این مرحله نشده اند به این خاطر است که جانشینی نمی بینند. بنابراین اگرشورای انتقالی بوجود بیاید و در آن جمع یک چند نفر گل خواهند کرد و مردم آنها را انتخاب خواهند نمود مردم ایران به کار گروهی و دسته جمعی اهمیت بیشتری خواهند داد و نتیجه بهتری خواهد داشت.
دکتر نوری زاده: یعنی در واقع این اندیشه ای که سالها دنبالش بودید بر این باور است که یک تجمع ائتلافی که معرف اندیشه های مختلف باشد تنها راه نجات شورای انتقالی است؟
شورای انتقالی چیست؟ شما در سوریه و عراق دیده اید یک تشکلی خواهد بود از تمام نیروها و شخصیت ها و دلیل هم ندارد که شخصیت ها سیاسی باشند. این میتواند بوجود بیاید . حداقل اتحاد برای دمکراسی گسترش پیدا کرده است.
من مطمئن هستم که اپوزیسیون اعتماد مردم ایران را جذب خواهد نمود. بهر حال زمان آن رسیده که این مجموعه ها را کنار هم داشته باشیم.
ببینید تمام هدف این نیست که همه نیروها را یکی بکنیم، فقط همینکه در کنار هم باشند و با هم ارتباط داشته باشند خود آن یک نقطه وحدت و مشترکی بوجود می آورد.
دکتر نوریزاده :چند سال قبل پایه نشست هایی گذاشته شد به نام یو دی آی ولی این حرکت بعد از مدتی خوابید دلیلش چه بود؟
آیا شما میتوانید روشی را که قبلا انجام داده بودید را ادامه بدهید.؟ آن موقع هنوز مسئله اصلاح طلبی در درون نظام مطرح بود. بنابراین آگر قرار است اصلاح طلبی باشد باید شفافیتی در رژیم بوجود آید. تا اندازه ای که امروز روحانی مخالفینی دارد و مردم متوجه شده اند که این حکومت کاری از دستش برای آنها بر نمی آید و نمی تواند کاری انجام دهد.خوشبختانه به این نتیجه رسیدیم که هیچ چیز جز فرو پاشی رژیم خطری برای حکومت ایران ندارد.
دکتر نوریزاده: در واقع با اصلاح طلبان یک نوع شبه ائتلافی داشته باشید. یعنی اصلاح طلبان بیایند یک انتخاب آزاد برگزار کنند احتمالا چند تا از بیرون به داخل مجلس بروند و این پروسه برای پنج تا شش سال بعد به نتیجه برسد. الان شما معتقدید که فروپاشی سرعت گرفته و غیبت آلترناتیو خطرناک است؟
کاملا یکی ازارجحیت های دمکراسی این است که آماده گی برای فروپاشی داشته باشیم چون در رژیم های دیکتاتوری شما نمیدانید این فروپاشی چه زمانی رخ میدهد. وقتی این چنین حکومتهایی سقوط میکنند اگر جانشینی نداشته باشند ممکن است منجر به فروپاشی مملکت و ایجاد چندین دیکتاتور دیگر شود. اتحاد برای دموکراسی باید بعنوان یک راهبرد، آماده گی برای فروپاشی داشته باشند.
براندازی یعنی کسی بخواهد یک رژیمی را ساقط کند، ولی اینکه خود رژیم دارد میرود باید یک جانشین برایش معرفی کرد. و جز شورای انتقال قدرت که تمام احزاب و اقوام در آن حضور داشته باشند راه حل دیگری وجود ندارد.
دکتر نوریزاده :چه اندیشه ای برای سپاه خواهید نمود؟
در حکومت های دیکتاتوری همیشه این شایعه وجود دارد.سپاه بعنوان ستون فقرات رژیم محسوب میشود، حال این ستون فقرات احساس درد میکند نه میتواند سرکوب بیشتری انجام دهد و نه میتواند بدون دخالت بماند. بنابراین دست به تحول در درون خودش میزند برای همین است که صحبت از ادغام ارتش و سپاه را پیش کشیده اند. البتهارتش همیشه پشتیبان مردم بوده است و حائلی است بین سپاه و مردم.
اگر امروز رژیم بخواهد از سوریه و یمن و عراق بیرون بیاید نمیتواند ویا روابط سیاسیش را با همسایه هایش و دولتهای غربی بهبود ببخشد نمیتواند، رژیم وارد مرحله ای شده است که کارش تمام است.
برقراری بین اپوزیسیون داخلی و خارجی عامل وحشت و ترس حکومت شده است چون باعث میشود پتانسیل دو نیرو وارد عمل شود.
وحتی در شرایطی ممکن است با شورای انتقالی وارد مذاکره شوند. اینها هم شاید به آن مرحله برسند. ما نه جنگ میخواهیم نه ستیز و نه میخواهیم که سوریه بشویم.
در انتها با ایشان در ارتباط با تهدید اسراییل و دونالد ترامپ و امکان ایجاد جنگ توسط خود رژیم برای رهایی از وضع فعلی به سخن خواهیم نشست و نظر ایشان را جویا خواهیم شد. با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید. منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.