زندگینامه
محمدعلی فردین، فرزند علی متولد ۱۵ بهمن ۱۳۰۹ در تهران و ازخانوادهای هنر دوست در محلی بین خیابان شهباز سابق و خیابان ری به اسم ادیب الممالک، کوچه صحت، به دنیا آمد. پدرش علی گل فردین، کارمند اداره تسلیحات و از بازیگران تئاتر، در کنار تقی ظهوری کارهای مولیر را اجرا میکرد، محمد علی در خانوادهٔ پدریاش دو برادر به نامهای عباس و ایرج و یک خواهر داشت. او فرزند ارشد خانواده محسوب میشد.
دوران ابتدایی را در دبستان ترقی در خیابان شهباز، و دوره متوسطه را در دبیرستان آذر در خیابان شاهآباد گذراند و موفق به اخذ دیپلم گردید، در سن ۱۸ سالگی راهی سربازی شد و دو سال در نیروی هوایی ارتش شاهنشاهی خدمت کرد.
ازدواج
فردین در سن ۱۹ سالگی با دوشیزه مهری خمارلو ازدواج کرد، همسرش از آشنایی و ازدواج با فردین چنین میگوید: فردین دوست برادرم بود، با هم ورزش میکردند و موجب آشنایی مختصر من و فردین شد، پیشنهاد ازدواج از طریق برادرم مطرح شد، او بسیار سر به زیر و محجوب بود، او با نوزده سال سن و من هم هفده ساله در همان سال ازدواج کردیم.
فردین تا پایان عمر به همسرش وفادار ماند و حاصل این ازدواج چهار فرزند به نامهای: سعید، سیاوش، عاطفه و آمنه بود.
دوران ورزشی
در سن شانزده سالگی علیرغم مخالفتهای پدر به شکل حرفهای به ورزشهایی چون: فوتبال، ژیمناستیک، شنا و هالتر پرداخت، و با تعییر پی در پی رشتههای ورزشی سرانجام از دنیای کشتی سردرآورد.
او به باشگاه نیرو و راستی رفت و زیر نظر کیومرث ابوالملوکی به فراگیری فنون کشتی پرداخت ابوالملوکی در مورد فردین میگوید: «بسیار باهوش بود. فنون کشتی را بهراحتی یادمیگرفت و راحتتر از آن اجرا میکرد بیش از آن که از زور بازو و قدرت خود استفاده کند، از هوش و ذکاوت خود بهره میبرد».
بعدها فردین به باشگاه تهران رفت، در اینجا بود که با غلامرضا تختی آشنا شد، او در این باشگاه زیر نظر حبیبالله بلور به صورت حرفهای کشتی را دنبال کرد وی اولین بار در مسابقات قهرمانی کشور در رشته آزاد در سال ۱۳۳۲ در اصفهان در وزن ششم مدال برنز گرفت و در سال ۱۳۳۳ در انتخابی تیم ملی در وزن ۷۳ کیلو برگزیده شد و راهی تیم ملی گردید و در دومین دوره مسابقات جهانی در سال ۱۹۵۴ میلادی در توکیو به همراه محمود ملاقاسمی، محمدمهدی یعقوبی، ناصر گیوهچی، توفیق جهانبخت، عباس زندی، غلامرضا تختی و احمد وفادار اعضای تیمملی را تشکیل دادند و در نهایت در این مسابقات تیم ایران دو مدال طلا در اوزان ۶۷ و ۷۹ کیلوگرم توسط مرحوم توفیق جهانبخت و عباس زندی به دست آمد اما در وزن ۷۳ کیلوگرم محمدعلی فردین با شکست حریفانی از فیلیپین،سوئد، آرژانتین و ژاپن فینالیست شد ولی در مبارزه پایانی مغلوب حریف گرجی از شوروی سابق شد و با مدال نقره به کار خود پایان داد.
همچنین در سال ۱۳۳۶ در قهرمانی کشور در تهران در یک وزن پائینتر در وزن پنجم با شکست همه مدعیانش عنوان قهرمانی را به دست آورد. فردین برای اینکه ثابت کند در رشته فرنگی نیز تبحر دارد در مسابقات قهرمانی کشور در سال ۱۳۳۷ در تهران در وزن ششم بعد از اینکه همه حریفان خود را تا فینال شکست داد در مبارزه نهایی نیز در فینالی تکراری از سد محمد بهادری گذشت و با کسب عنوان قهرمانی در صدر وزن ششمیها قرار گرفت.
وی به دلیل آسیبدیدگی و پارهای نامهربانیها مجبور شد با دنیای کشتی خداحافظی کند، محمدعلی فردین از معدود قهرمانانی است که هم در کشتی آزاد و هم در کشتی فرنگی، عنوان قهرمانی ایران را نصیب خود کرد.
ورود به عرصه سینما
ورود فردین به عرصهٔ سینما اتفاقی بوده در زمستان ۱۳۳۸ او ۲۸ سال داشت زمانی که برای دیدن فیلمی وسترن به سینما رفته بود که به گفته خودش بلیت به او نرسید و گیشه بلیت فروشی بسته شد و او پشت در سینما ماند، در این حین دکتر اسماعیل کوشان که با چهره فردین در عرصه کشتی آشنا بود جلو آمد و وی را به داخل سینما دعوت کرد.
دکتر کوشان به او پیشنهاد بازی در فیلم چشمه آب حیات که سیامک یاسمی آن را کارگردانی میکرد را داد و فردین پذیرفت، و بدین ترتیب فردین به عنوان یکی از هنرپیشهٔهای اصلی فیلم، اولین نقش حرفهای خود را در سینما بازی کرد.
ایرن بازیگر زن مقابل فردین در فیلم چشمه آب حیات چنین میگوید: «یک پلان را بارها و بارها تکرار کردم، چون فردین به دلیل کمرویی و خجالت نمیتوانست آن را بازی کند.» از همان آغاز چنگیز جلیلوند به جای او حرف میزد و اکثر آوازهایش را ایرج میخواند.
بازی درفیلمهای فردا روشن است و فریاد نیمه شب به کارگردانی ساموئل خاچیکیان نقطه عطف کارنامه هنری اش محسوب میشود، آثاری که توانستند عنوان بهترین و پرفروشترین فیلم سال را ازآن خود کنند، فردین با فیلم آقای قرن بیستم به اشتهار رسید؛ و درمیان سالهای ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۷ دراوج دوران کاری خود قرار گرفت.
بازی در فیلم گنج قارون
در سال ۱۳۴۴ با بازی در فیلم گنج قارون ساخته سیامک یاسمی شهرت خود را صد چندان کرد، دستاندرکاران فیلم گنج قارون گمان میکردند که شانسی برای اکران ندارد، به همین دلیل کارگردان فیلم، سیامک یاسمی تمامی بلیطهای هفتهٔ نخست نمایش فیلم گنج قارون را خرید گنج قارون بر پرده آمد و در هفته اول فروشش اصلاً مناسب نبود، ظاهراً در روزهای اول آن قدر فروشش پایین بود که سینما دار روز چهارم اکران میخواستند آن را از پرده بردارند.
سیامک یاسمی با سینماداران صحبت کرد و رضایتشان را برای ادامه اکران فیلم در هفته دوم جلب کرد، شرط سینماداران این بود که اگر فروش فیلم تا پنج شنبه بهتر شد ان را بر پرده نگه دارند. با افتتاحیه ضعیفی که گنج قارون داشت حتی خود یاسمی تصور نمیکرد وضعیت ناگهان ۱۸۰درجه تغییر کند، ولی نتیجه وارونه شد و با استقبال حیرتانگیز مردم از روز پنج شنبه فروش فیلم کمی بهتر شد، جمعه فروش باز بالاتر رفت به طوری که صاحبان فیلم ترغیب شدند نمایش فیلم را ادامه بدهند، در هفته دوم فروش فیلم دو برابر شد کمکم نام گنج قارون بر زبانها افتاد و ناگهان صفهای طولانی گرداگرد سینماهای نمایش دهنده فیلم به وجود آمد.
گنج قارون در سینماهای جنوب شهر با بلیط ارزان قیمت اکران شده بود، ولی تقریباً کل افراد جنوب شهر تهران و شهرستانها بارها و بارها به دیدن فیلم رفتند و گنج قارون به فروشی افسانهای دست یافت. این فیلم در سال ۴۴ حدود ۵/۳ میلیون تومان فروش داشت و قریب ۲ میلیون نفر از این فیلم بازدید کردند و فیلم گنج قارون یکی از پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران شد، و به گفته بسیاری از هنرمندان بازار ورشکسته نمایش فیلم ایرانی رونق گرفت فیلم گنج قارون در حقیقت ناجی سینمایی بود که به علت عدم تماشاچی مناسب در ورطه نابودی بود، پس از گنج قارون تعداد تماشا چی سینما برای هر فیلم به تعداد چشمگیری افزایش یافت و در حقیقت شخصیت فردین موجب آشتی مردم با سینمای ایران شد.
بعد از موفقیت چشمگیر گنج قارون فردین به ستاره محبوب و بی رقیب سینمای ایران بدل شد.
دیگر آثار سینمایی
فردین درمیان سالهای ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۷ در اوج دوران کاری خود قرار گرفت، دراین مدت وی نخستین فیلم سینمایی خود را در کسوت تهیه کننده و کارگردان با نام گرگهای گرسنه جلوی دوربین برد. فیلمهای ساحل انتظار به کارگرانی سیامک یاسمی انسانها و مسیر رودخانه را بازی کرد و همچنین چرخ فلکدر کنار بیک ایمانوردی و آذر شیوا به کارگردانی صابر رهبر
درهمین دوران بود که فیلم به یاد ماندنی ” سلطان قلبها ” را کارگردانی و در آن نقش آفرینی کرد، که ازآن زمان به بعد به فردین (لقب سلطان قلب ها) رادادند، این فیلم در جشنواره سپاس جایزه بهترین فیلم وبهترین بازیگر مرد را به خود اختصاص داد.
در سالهای ۱۳۴۵ و ۱۳۴۷ او به لبنان رفت، سفری که طی آن در دو فیلم سینمایی به نامهای چون مردی از تهران و طوفان بر فراز پاترا “بازی کرد، یک سال بعد و با اکران آن دو فیلم در ایران و لبنان او به مهمترین پروژه سینمایی زندگی خود دربینالملل دعوت شد، فیلمی به نام ” مردانه بکش ” که محصول کشور ایتالیا بود، وی در این فیلم همبازی ستارگانی مشهوری چون: فابیوتستی و اتوره مانی شد.
درسال۱۳۵۰ فردین درفیلم همای سعادت محصول مشترک ایران وهند بازی کرد که در این فیلم با بازی در کنار ستارگان هند (سانجیو کومار، وحیده رحمان) بر محبوبیت خود افزود، این فیلم در هندوستان با نام صبح و شام به نمایش درآمد.
بازی فردین در فیلمهای: قصر زرین، سکه شانس، یاقوت سه چشم، کوچه مردها حاصل فعالیتهای وی در سال ۱۳۴۹ بود. میعادگاه خشم و راز درخت سنجد از جلال مقدم، بابا شمل به کارگردانیعلی حاتمی، جبار سرجوخه فراری، جوانمرد، ناجورها، و غزل به کارگردانی مسعود کیمیایی از دیگر آثار وی در اوایل دهه پنجاه محسوب میشوند.
محمدعلی فردین دربارهٔ نقشهایی که در فیلمهایی به سبک گنج قارون بازی میکرد احساس ناراحتی و یکنواختی میکرد و چون دلش میخواست در نقشی متفاوت از علی بیغم… ظاهر شود اقدام به ساخت فیلم جهنم + من کرد که تمامی آن در کویر تصویر برداری شد، او در این باره گفتهاست: به حدی نقشها برایم تکراری شده بود که در فیلمی به نام جهنم + من که در آن از کافه و آواز خبری نبود بازی کردم، فقط میتوانستیم یک ساعت و نیم از ساعتهای روز فیلمبرداری کنیم، در ساعات دیگر به علت گرما امکان فیلمبرداری وجود نداشت.
آخرین فیلم او که پیش ازانقلاب تهیه و کارگردانی آن بر عهده فردین بود بر فراز آسمانها نام داشت که در این فیلم نیز بازی کرد، و فیلم برزخیها به کارگردانی ایرج قادری آخرین وداع وی با سینما بود.
کارگردان و نهیه کننده : پومن شباهنگ
تحقیق و نگارش متن : آرتین روزبهانی . عاطفه شکری
صداگذاری و میکس : روزبه جمالی
انتخاب موسیقی : ساشا رضوانی
تدوین : محسن علمداری . مهناز اسدزاده
گویندگان : حجت ترابی . نینا رستگار
تیتراژ : پومن شباهنگ
یوتیوب دانلود