انتخابات ریاست جمهوری ، کاهش مشارکت و حرکت به سمت رهبری آینده

انتخابات سال ۱۴۰۰ هم با همه‌ی فراز و فرود و نگرانی‌هایش در جمهوری اسلامی به پایان رسید و ویژگیهای جدیدی را رقم زد . با وجود نگرانی‌های که از روی کار‌امدن ابراهیم رئيسی وجود داشت،‌وی با جلب رای حدود سی درصد از آرا واجدین شرایط و نیز بیش از شصت درصد شرکت کنند گان در انتخاباتی که نزدیک به ۵۲ درصد از مردم در انتخابات شرکت نکرده بودند و نزدیک به ۵ درصد برای تشکیل یک بلوک معنی دار در مقابل رای رئیسی به همتی رای داده بودند و حدود ۷ درصد هم رای باطله به صندوق انداخته بودند، یک رئیس دولت حداقلی شد. کسی که با رای منفی ۷۰ درصد از مردم به او، با هیچ مقیاس و معیاری نمی‌توان او را رئیس جمهور مقتدر و مورد حمایت جامعه دانست.
این انتخابات که اولین انتخابات ریاست جمهوری در تاریخ ایران بود که بیش از نیمی از جمعیت در آن شرکت نکرده بودند، گرچه بر اساس قوانین جمهوری اسلامی نتوانست از مشروعیت انتخابات بکاهد، و اگر ابراهیم رئیسی کمتر از ۱۰ درصد هم رای می آورد باز بر اساس قانون اجازه‌ی تشکیل دولت پیدا می‌کرد، اما حاکمیت به خوبی می‌داند که وی از نظر مردم مشروعیت پوشیدن ردای ریاست جمهوری را ندارد و بر اساس داده‌های اطلاعاتی و امنیتی خود نیز به خوبی از عدم مشارکت مردم اطلاع داشت و به همین دلیل پیش از برگزاری انتخابات به استقبال حادثه رفته و اعلام کرده بود که کاهش مشارکت تاثیری در مشروعیت انتخابات نخواهد داشت.
ضمن اینکه ماه‌های متوالی است که گزینه‌های تندروی جریان مقابل تکرار کرده بودند که افزایش مشارکت مردم با باخت گزینه‌ی انقلابی برابر است.
در عین حال بسیاری از مردم عدم شرکت خود در انتخابات را به عنوان یک پیروزی برای خود قلمداد کرده‌اند و تاکید دارند که حکومت با عدم مشارکت آنها متنبه شده است.
این در حالی است که کاملا قابل پیش‌بینی بود که حکومت حتی عدم مشارکت مردم در انتخابات را به نفع خود مصادره خواهد کرد.
همزمان با تلاش‌هایی که موافقان تحریم برای توجیه عدم مشارکت خود در انتخابات می‌کنند، خبرگزاری فارس وابسته به سپاه، گزارشی تحلیلی منتشر کرد و تلاش کرد تا این مفهوم را جا بیندازد که عدم مشارکت مردم در انتخابات به این معنی است که مردم پیروزی ابراهیم رئيسی را در انتخابات محرز دانسته و دلیلی برای شرکت در انتخابات و رای دادن به او احساس نمی‌کردند.
این خبرگزاری در تحلیل خود تاکید کرده است که رئیسی در آرای شرکت‌نکرده‌ها سهم بزرگی دارد. وی به محبوبیت اجتماعی او توجه کرده و گفته است کاهش میزان آرای او در انتخابات اخیر، تحت تاثیر رای‌های نداده‌ی بین 20 تا 30 درصد از مردمی است که در نظرسنجی‌ها گفته بودند به خاطر ترس از کرونا در انتخابات شرکت نمی‌کنند. خبرگزاری فارس به حدی در مصادره‌ی نتیجه انتخابات پیش رفته است که حتی آرای باطله را نیز جزو آرای ابراهیم رئيسی به شمار ‌اورده است و در کنار این تحلیل‌ها گفته است چند درصدی از تحریم‌کننده‌ها هم بودند که گزینه اصلح‌شان آقای رئیسی بود، اما با توجه به اینکه پیروزی ابراهیم رئیسی را در انتخابات مسجل می‌دانستند، زحمت حضور در پای صندوق رای را به خود ندادند.
این تحلیل گرچه تحلیلی میان‌مایه و نادرست است، اما کنشگران گفتمان انقلابی از هر فرصتی برای مصادره‌ی اقدامات مردم به نفع خود استفاده می‌کنند و آنگونه که تحریمی‌ها همواره انتظار دارند از تحریم انتخابات آن درسی را که از تحریم باید برداشت شود را نمی‌گیرند و موضوع را همواره وارونه جلوه می‌دهند.
این همان دلیلی است که بسیاری آن را به شکست راهبرد تحریم در جمهوری اسلامی تعبیر می‌کنند و تاکید دارند که هیچگونه تحریم انتخاباتی در جمهوری اسلامی نتوانسته است نه حاکمان جمهوری اسلامی را به اعتراف به شکست وادار کند و نه اینکه آنها را به بازنگری در رفتار خود وادارد. بلکه برعکس هربار به پیشروی بیشتر حکومت منجر شده است. هر چند که طرفداران تحریم معتقدند این تنها طریقی است که میتوان حکومت را به تغییر رفتار وادار کرد .
در همین حال انتخابات شوراها هم نتایجی بسیار وخیم‌تر از انتخابات ریاست جمهوری داشته است. در بسیاری از شهرهای ایران منتخبان شوراهای شهر و روستا با رایی کمتر از ۵ درصد آرای واجدین شرایط به شورا راه یافتند.
در مشهد که بسیاری گمان می‌کنند به واسطه حضور علم‌الهدا در مشهد و همچنین گرایش تاریخی مشهد به موتلفه، محبوبیت کاندیداهای وابسته به اصولگراها بالاست، اما لیست پایداری در مشهد تنها با میانگین جلب رای حدود ۵ درصد از واجدین شرایط توانست به شورای شهر راه پیدا کند.
گرچه پیشروی مستمر نظام جمهوری اسلامی ایران، نه با تحریم و نه با تن دادن به گزینه‌های حداقلی متوقف نشده است. جمهوری اسلامی مدام دامنه‌ی مداخله‌ی خود بر نهادهای انتخابی را افزایش می‌دهد و روز به روز بیشتر انتخابات در جمهوری اسلامی در همه‌ی حوزه‌ها را از معنای اصلی خود تهی می‌کند.
همزمان با انتخابات شوراها و ریاست جمهوری در ایران، انتخابات نظام پزشکی نیز در جمهوری اسلامی ایران برگزار شد که همین مداخلات در این انتخابات نیز موجب حذف کاندیداهای سازمان نظام پزشکی و رد صلاحیت آنها شد که واکنش ظفرقندی رئیس سازمان را به دنبال داشت و وی با اعتراض به رد صلاحیت کاندیداهای نظام پزشکی از مداخله نهادهای امنیتی و نظارتی در رد صلاحیت کاندیداها اعتراض شدید خود را نسبت به این روند اعلام کرد.
در عین حال، به گفته‌ی تحلیلگران اجتماعی، فضای خشمگینی که در فضای مجازی ایجاد شده و مردم را به دو گروه خائن و مردمی تبدیل کرده است، از مهم‌ترین پیامدهای منفی این انتخابات بوده است که بسیاری از مردم به آن توجهی ندارند و از آثار بلندمدت آن بر اعتماد عمومی و سرمایه‌ی اجتماعی کشور غافلند.
اما سوال مهمی که امروزه بسیاری از کارشناسان مطرح میکنند این است که چرا جمهوری اسلامی با توجه به اینکه افراد زیادی را داشت چرا اصرار بر انتخاب رییسی با ان سابقه حقوق بشری و اعدامهای سال 67داشت . و حتی عملا برنامه تغییروی در قوه قضاییه عملا ناکام ماند . عمده نظرات براین است که با توجه به موقعییت فیزیکی ایت الله خامنه ای که سال گذشته نیز برای بیماری قلبی مراجعه به بیمارستان شریعتی داشته است حکومت نگران خروج وی از صحنه است . و لذا باید فردی مطمئن در سمت ریاست جمهوری باشد تا برای انتقال رهبری با مشکل خاصی روبرو نباشند . البته این به این معنی است که او نمیتواند ردای رهبری به تنهایی بپوشد و فقط ممکن است در شورای رهبری حضور داشته باشد . ضعف کاراکتر و نیز ضعف بیانی وی این مسئله را تشدید میکند . . رییسی خصوصت اطاعت کامل از دستورات مقامات بالا دست از ویژی گیهای شخصیتش میباشد و به همین دلیل اورا مطمئن ترین چهره بازی در انتخابات ریاست جمهوری ساخته است