پنجره ای رو به خانه پدری سه شنبه ۱ مرداد

این شماره از برنامه را با شعری از دفتر اشعار دکتر علیرضا نوری زاده آغاز می نماییم. سپس به گفتگو با میهمان این شماره از برنامه پنجره ای رو به خانه پدری آقای علیرضا ساسانیان کارشناس مالی و از مدیران اسبق صدا و سیما  و خبر نگار آزاد خواهیم نشست.

دکتر نوری زاده: برنامه گذشته خیلی طرفدار داشت ، چیزی که خیلی برای ما مهم است در واقع با سریال شهرزاد این سئوال مطرح شد یک آدمی میآید صدا و سیما بودجه اش را تصویب نمیکند میرود از یک بانکی  وام میگیرد و یک سریال درخشان میسازد بعد این سریال را میفروشد و سود هم میبرد  حکایت چیست ؟ چرا آنجا موافقت میکند اینجا نه؟ معیار چیست ؟ یک تهیه کننده میلیاردی پول میگیرد ولی دیگری مانده ده میلیون است ؟ قصه چیست ؟؟

ساسانیان: ببینید یکسری از این رسانه ها خصوصی هستند  و برنامه اشان را تولید میکنند شاید رسانه ملی به دلائلی حاضر نیست که با آنها کار کند ما امروز که در اینجا هستیم دوستی را دارم که سالهای سال است برای خواننده های داخلی و آنور آب کار میکند وزارت اطلاعات ایشان را میگیرد میبرد و برخورد میکند که چرا تو برای خواننده های آنور آب برنامه میسازی  چرا آهنگ تنظیم میکنی ؟؟ این هنرمند دزد نیست دارد از هنرش استفاده میکند این اجحاف است و بعضی بازیگران ما هم از لحاظ مالی و اینکه در سیستم صدا و سیما باشند و به آنها کاربدهند باز میرسیم به همان رابطه پشت پرده!!

دکتر نوری زاده: یک خواننده ای بود جوان بنام خشایار اعتمادی و بعد غیب شد شما او را میشناسید؟

ساسانیان: بله او را میشناسم مخصوصا توی  دهه ۷۰ و هشتاد بزرگ بود این نیستش که بیایم بگوییم چرا یک سری از هنرمندان  وقتی که در رسانه مطرح میشوند چرا حالا نیستند به تناسب  آنچیزی است که بتوانند خودشان را با مردم و معیار ها وفق بدهند و بعضی ها توانستند و بعضی ها هم خودشان خودشان را اوت کردند و عده ای هم سیستم اوتشان کرد متاسفانه این را بگویم که  خیلی خیلی ……

دکتر نوری زاده: نه من نمیخواستم !! کنجکاو بودم ببینم چی شد شاید خبر داشته باشی؟ مهم نیست  ادامه بده حرفت را…

ساسانیان: توی همان بحث های رسانه ای تبلیغات حرف اول را میزند و زمانی که تبلیغات بیشتر باشد فروش اینها هم بیشتر میشود و ثابت شده است خود مجموعه سوش یک مجموعه عریض و طویلی هست  که من نمیتوانم در اینباره صحبت بکنم چون یک مقوله بسیار بزرگی است، گفته بودند  من از آقای کردان حمایت کرده ام !! نه من از هیچکسی حمایت نخواهم کرد  و این را هم بگویم آقای کردان که رفیق و یار آقای علی لاریجانی بود لاریجانی از او دفاعی نکرد کردانی که در زمانیکه معاون اداری مالی لاریجانی بود ، اینجا برمیگردم ، در زمانی که کردان بود ۱۲ شرکت تبلیغاتی  برای تلوزیون وجود داشت بله همان کردان معروف با مدرک جعلی که در بیت رهبری هم بود .

دکتر نوری زاده: بله ایشان ضرری که زد در کرسنت  ۱۸ میلیارد ضرر وارد کرد !!

ساسانیان: من اعتقاد دارم که  خداوند دیر گیر ولی سختگیر است امثال کردان وقتی با آن بی آبرویی دق میکند و میمیرد این چیزی نیست مگر اینکه خداوند اینها را در همین دنیا عذاب میکند من در بحث تبلیغات این را اضافه بکنم  که دوازده تا شرکت بود که به کردان و لاریجانی وصل بودند یعنی برا خودشون بودند یک مجموعه ای میخواست یک تیزر تبلیغاتی بسازد هزار ایراد از او میگرفتند و میگفتند که با استاندارد های ما درست نیست به این شرکت ها مراجعه کنید تا مشکلتان را حل کنند و مجبور بود توسط این شرکت ها بسازد حتی بحث خرید کامپیوتر ها و برنج و غیرو از کانال کردان و لاریجانی عبور میکرد و خریداری میشد من دوستی داشتم در سانه ملی که خیلی فرد برجسته ای بود و روابط عمومی خوبی مثل من داشت شنیدم که پرونده فساد اخلاقی برایش درست کرده اند و مدتها خارج از رسانه بود خوب من در دفتر اسکندری بعد از اینکه از آنجا رفته بود شده بود یکی از مدیران  امور عمومی و من در حسابداری بودم ، خیلی ها در دفتر ایشان میامدند و میرفتند و یکی از کسانی که در دفتر ایشان میامد فردی بود بنام هندی که میگفت در ترور بختیار دست داشته و افتخار هم میکرد ، وما شنونده بودیم .اسکندری ارتباط بی نظیری داشت با مردم یک شخصی آمد و سازنده هوش مصنوعی بود  و پسر بسیار جوان ، و ایشان معاونت آقای سیاه کلی شد و بعد معلوم شد که ایشان جاسوس موساد است !!!

دکتر نوری زاده: گرفتنش یا فرار کرد؟ الان همه را میگویند جاسوس؟؟ ۱۷ نفر را گرفتند که سه نفرشان را من میشناسم و میگویند اینها جاسوس هستند ولی اینها  جاسوس نیستند.

ساسانیان: حالا به ما هم میگویند اینها جاسوس هستند!!!!

دکتر نوری زاده: جالب است هوش مصنوعی درست میکرد مشاور شد و بعد هم جاسوس از آب درآمد !!!

ساسانیان: ببینید  آقای اسکندری خوب ارتباطات بی نظیری داشت با آقای تقدس نژاد ارتباط نزدیک داشت و تقدس نژاد معاونی داشت که ایشان فوت کرد و من با پسر ایشان دوست هستم و در دو مجموعه با هم بودیم که آنرا برایتان خواهم گفت. بعد فوت سلیمی پسر ایشان خیلی به سازمان تردد داشت و به دفتر تقدس نژاد و اسکندری رفت آمد داشت خوب من و این دو نفر عضو شورای راهبردی کونگفوی جمهوری اسلامی بودیم…………

با ما باشید و برنامه پنجره ای رو به خانه پدری را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید، منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.

یوتیوب دانلود فایل صوتی فایل صوتی کم حجم گوگل درایو