ایا اصلاح طلبان در انتخابات ١٤٠٠ به صحنه باز مى گردند و آیا ممكن است مردم باز هم به صندوق هاى رأى اعتماد كنند ؟ و آیا برای حضور در قدرت اصلاح طلبان حاضر به هر نوع عقب نشینی هستند
اينها سوالاتى است كه در دوران پايانى دولت روحانى مطرح است سيد مصطفى تاجزاده معاون سياسى وزارت كشور، در دولت اصلاحات ، در يك گفتگوى مطبوعاتى به تحليل و بررسى موقعییتهای احتمالی در سپهر سياسى ايران پرداخت .
وى در خصوص انتخابات ١٤٠٠ و ريزش سرمايه هاى اجتماعى اصلاح طلبان و سخنان رئيس دولت اصلاحات و تاثير آن بر روند انتخابات گفت: صحبت هاى رئيس اصلاحات ،هشدارى است به جامعه و حاكميت ، جدا از اينكه تا چه اندازه تاثير گذار است ، صحبت هاى مهمى است و همه ى نيروهاى سياسى بايد به آن توجه كنند ، از جمله هشدار هاى ايشان به اين بودكه جامعه به سمت خشونت پيش برود كه اگر خداى نكرده وارد اين فضا شويم ديگر راه نجاتى در كوتاه مدت نخواهيم داشت و به سرنوشت يكى از كشورهاى همسايه دچار خواهيم شد ، وی ا ز دغدغه هاى خود براى امروزو ايران آينده گفت ، خصوصاً جامعه ى ما كه با تحريم ها و ضعف نهادهاى مختلف حكومتى و كرونا و مشكلات اقتصادى روبه رو شده است . اگر مردم مثل دوران جنگ نگاه مثبت داشته باشند مى توانند اين مشكلات را تحمل كنند . رئيس دولت اصلاحات براى انتخابات ١٤٠٠ صحبت نكرد ، اين به معنى آن است كه افق بلند مدت ترى از اصلاح طلبى است و آينده ى كشور را در نظر دارد ، وى در خصوص تاثير گذار نبودن رئيس دولت اصلاحات همانند قبل گفت : هنوز اكثر اصلاح طلبان به ايشان اعتقاد دارند ، اين از جنبه هاى مثبت اصلاح طلبان بود كه در ٢٢سال گذشته پرچمدار خود را رها نكردند و بنابراين به عمده مشكلات جبهه ملى و دكتر مصدق گرفتار نشدند ونزديكترين ياران به دشمنان تبديل نشدند ، بايد گفت رئيس دولت اصلاحات از محبوب ترين رجال سياسى كشور است و سخنانى كه ارائه كرده بسيار اهميت دارد ، كه اگر به صحبت هاى وى توجه شود جامعه ما منفعت خواهد برد .
وى در رابطه با مواضع ايشان و تغييرى كه طى سال هاى اخير كرده گفت : ايشان از معدود سياستمدارانى است كه در طول ساليان گذشته مواضع استراتژيك ثابتى داشت ، ولى اينكه ايشان از دو جناح ، مورد هجمه واقع مى شوند به ماهيت حركت اصلاحى توجه دارد ، ما از چند جهت تحت فشار واقع مى شويم كه يكى از سوى محافظه كاران است و فكر مى كنند اين حرفها به نفعشان نيست و نياز به اصلاحات در جامعه را القا مى كند ، با اينحال مايل به پذيرش اصلاحات نيستند و فكر مى كنند اگر امثال رئيس دولت اصلاحات سكوت كنند ، انتظارات مردم به همان ميزان كاهش مى يابد ، از طرفى ، نيروهاى سرنگونى طلب ، همواره با اصلاحات صرف نظر از اينكه رهبرى دكتر مصدق باشد يا هر شخص ديگرى ، مخالفند زيرا به اعتقادشان تا اصلاح طلبان هستند اقشار مختلف مردم به براندازى اقبال نشان نمى دهند و براى نااميد شدن كامل مردم بايستى اصلاح طلبى كاملاً حذف و متوقف شود . وى در خصوص جرم انگارى جريان اصلاحات و كنار زدن فعالان اين جريان گفت : زمانى كه مهندس بازرگان به خارج از كشور رفته ،مسعود رجوى پيام داده بود ؛ كه شما به ايران بازنگرديد ، او فكر مى كرد وجود بازرگان در داخل كشور به معنى مجوز حيات مخالفان است ، هجمه ها نسبت به جريان اصلاح طلبى در داخل و خارج يكسان است
وی افزود رئيس دولت اصلاحات در سخنان اخيرش ثابت كرد نگاهى به قدرت ندارد ، او مى گويد ايران بايد بماند و امنيتش حفظ شود . ايشان همواره مردم را محوريت قرار مى دادند بنابراين حرف رئيس دولت اصلاحات ، چه آشتى ملى باشد و چه همبستگى ملى و تفاهم ملى ، اصل و اولويت اول مردم هستند ، در دوران اصلاحات در جام جهاني فرانسه ، مجاهدين خلق به استاديوم ها رفتند و مرگ بر رئيس اصلاحات را شعار كردند و سعى در خراب كردنش داشتند . وى در خصوص ديدگاه يكسان تندروها در داخل و حتى مسائل بين المللى گفت : در مورد برجام خارج نشينان و تندروهاى داخلى مى گويند ؛ برجام ايران را نجات داد و افراطى ها مى گويند ؛ برجام ايران را نابود كرد ، داخلى ها عليه برجام مى گويند كه تحريم در ذات انقلاب است و بدليل ماهيتمان تحريم شديم . خارج نشينان اما مى گويند ؛ ايران بايد تحريم شود تا كمر كشور بشكند در كل هر دو اصلاحات را رقيب اصلى خود مى دانند .
وى در خصوص انتخابات ١٤٠٠ و اينكه چه پيامدها يى دارد اگر اصولگرايان موفق به تصاحب تمام اركان شوند گفت : بايد ديد اگر در انتخابات ١٤٠٠ اصولگرايى حاكم شد قادر به حل مشكلات هست يا نه ، قطعا يك سال بعد آن هر كسى رئيس جمهور باشد بد و بيراه خواهد گفت ، گوش مديران إجرائى هم كه دقيق نمى شنود ، ولى در سطح جامعه بايد پذيرفت كه همه بايد با هم باشيم و حقوق مدنى براى همه بايد يكسان باشد ، چون اصالت از آن بخش پايينى جامعه است ، وی افزود من معتقدم دير يا زود بقيه را مجبور به پذيرش مى كند ، جامعه ى ما در حال ريزش به سمت طبقات فرودست است ، حكومت با ثبات است كه طبقه ى متوسط از نظر كمى و كيفى حرف اول را بزند ، جامعه اى كه حدود ٥٠ درصد آن زير خط فقر باشد ، هر لحظه با مشكل روبه روست . وى در خصوص ارزيابى كارآمد ى جريان اصلاحات و اينكه اين جريان من طرفدار حضور در قدرت به هر قيمتى نيستم ، حمايت مردم مهمتر از هر چيزى است ، بايد با حمايت مردم وارد قدرت شد و مطالبات مردم را محقق كرد ، از دوران درخشان اصلاحات سال ٨٨ بود كه اصلاح طلبان ارتباطشان با مردم بسيار گسترده بود و در انتخابات ٩٢با يك تكرار مى كنم خاتمی جامعه پاى صندوق ها حاضر شدند ، تجربه ى دولت روحانى به ما نشان داد كه نبايد سياست ورزى نيابتى و أجاره اى داشته باشيم . من به طور قاطع باور دارم كه يا نبايد در انتخابات بياييم و يا بايد نامزد خودمان را با برنامه هايى اساسى معرفى كنيم تا جامعه قانع شود و بداند كه اين فرد با اين برنامه ها مى تواند از پس مشكلات داخلى و خارجى كشور بر آيد ، در غير اين صورت بهتر است نامزد معرفى نكنيم و اعتبار خود را از دست ندهيم ، چرا وارد انتخاباتى شويم كه هركسى منتخب باشد تحريم ها ادامه دارد ، پس اجازه دهيم كسانى كه تحريم را نعمت مى دانند وارد عرصه شوند
