امشب در تفسير خبر /ايران فردا : پي آمدهاي اعدام زانيار ،لقمان مرادي و رامين حسين پناهي،گسترش اختلافات در ميان جناح هاي حكومت ، از عشرتكده هاي مشهد تا حضور ماهيگيران چيني در خليج فارس و خبرهاي ديگر
میهمانان برنامه : آقایان علیرضا نوری زاده و محمد نوری زاد
چالنگی : سعید کنگرانی هنرپیشه سینما در تهران در گذشت و همچنین درگذشت ناصر محمدی عزیز به هزار سالگان پیوست.
نوری زاده: این اواخر خیلی درد کشید و پس ازدست دادن فرزندش کمرش شکست،
او بسیار آدم حساسی بود روزنامه کیهان که تعطیل شد واقعا ضربه بزرگی بود برای او. او خودش یک روزنامه بود.
چالنگی : ببینید در انقلاب فرانسه و چین، چنین کشتار و فرار تمام روشنفکران و روزنامه نگاران که در ایرانصورت گرفت، در آنجا صورت نگرفت، این را چگونه تفسیر میکنید؟.
نوری زاده : ببینید اولا آقای خمینی آن مفهومی را که ما از وطن داریم نداشت، او گوشه ای از جهان اسلام را فتح کرده بود و در اندیشه فتح بقیه جهان اسلام بود، و اینگونه به ایران نگاه میکرد. اکثریت مردم فکر میکردند که یک مرد خدا که در پاریس میگفت زنان و احزاب و توده ای ها آزاد هستند که روایت میکردند که حتی مگس را نمیکشته است ، یک همچین آدمی با یک همچنین تصوری!! عوام بدنبال خمینی رفتند. اهالی روشنفکری هم می گفتند خمینی مریض است و معاونش هم نادان است وقتی بمیرد حکومت را میگیریم، شاید گفت روزی که مردم بخودشان آمدند، جنگ شروع شد و بعد ۸ سال جنگ رژیم توانست هر کارش رو توجیه کند. و بعد از جنگ هم که مردم امیدوار شدند به دوران سازندگی و در کل هر چهار سال بنوعی بدنبال این فریب راه افتادند.
ولی گمان میکنم بعد از روحانی دیگر کسی گول اینها را نمیخورد بخصوص در خارجه، که یکیشان را بنده دیدم در یکی از این تلوزیونهای لندنی که پشتم را لرزاند. آدمی که هر شب مست هست و اینجور توجیه میکند جنایات رژیم رو و برای سید علی آقا سینه میزند، از اینها هزار بار بیشتر متنفرم تا اهالی ولایت فقیه. برای اینکه این خائنین در اینجا زندگی میکنند تو ایران نیستند، ولی بنفع رژیم شعار میدهند.
چالنگی : اینکه بر در و دیوار نوشتند که اسلام خون میخواهد که از پشت بام مدرسه علوی آغاز شد تا به امروز ادامه دارد. این موتور نیروی محرکه اش چیست؟
نوری زاد: من میخواهم بگویم خمینی انسان را نمیشناخت، مراوده با جهان را نمیشناخت، و جهان و عاطفه و خانواده را نمیشناخت، یعنی یک استعداد پنهانی در ایشان بود و فرصت سر براوردن پیدا نکرده بود. اما دلیلش چیست که اگر فرض کنیم دوران پهلوی که به گمان من نادر ترین شخصیت ایرانی است که ایران را دوست داشت اگر گمان ما این باشد که این پدر و فرزند بیست درصد از پیشرفت ایران را دخیل بودند با برآمدن انقلاب مردم در این فکر بودند که بیست به بیست و یک و چهل و پنجاه رو به پیشرفت بشود و اندازه برآورد های جهانی بشود. و ملایان در برابراین پرسش بزرگ قرار گرفتند ؟. خوب حالا چیکار میخواهیم بکنیم ؟.اینها هیچی بلد نبودند، اما گرسنگانی بودند که از دل تاریخ سر بر آورده بودند! و سیری ناپذیر بودند که پشتشان روایات و احادیثی که بعله حضرت علی در یک روز هفتصد نفر را گردن زد، اینها اگر بلد نبودند بسازند ولی خوب بلد بودند که بخورند و بالا بکشند وهم ببخشند به جاهای دیگر و این تشیع تند عبوس مذهبی را بگسترانند و در دیگر نقاط دنیا جای پا برای خودشان درست کنند. اینها نیاز به جنگ داشتند تا غرش مردم را به عقب برانند. دانشگاه های ما در زمان پهلوی یکی از معروفترین مراکز علمی شناخته میشد به همین دلیل نیاز به بحران و آشوب داشتند مثلا حمله به سفارت آمریکا جهالت من را بهش دمیدند که آقا تو جاهد باش ما عملی میکنیم. اعدامها که شروع شد ذاتشان اشکار شد، این آن راز بزرگ است. کشتن !!!!
چالنگی : آقای نوریزاد به دوران پهلوی اشاره کردند و برخلاف نظر ایشان دو نظر وجود دارد یکی نظر آقای نقدی است که میگوید ایران در رژیم قبلی ذلیل و بدبخت و فقیر بوده است و دیگری کارگزاران حکومت در خارج است که میگویند جمهوری اسلامی با اقتدار ترین حکومت منطقه است تفسیر شما چیست؟
نوری زاده : این آقای نقدی همراه پدرش در عراق شمع فروشی میکردند و زمانی که صدام اینها را بیرون راند این شاه بود که به آنها پناه داد به آنها پول داد و در مدارس ودانشگاه ها اجازه تحصیل داد. این آقای میرزا هاشم آملی دو ریال نداشت که با ناله سودا کند مرحوم شریعتمداری ماهی هزار تومان به او کمک میکرد. شاه محمد جواد لاریجانی را با بورس به آمریکا فرستاد. نقدی فقط آدم کش است ، طرح کشتن پسر عمویش را که عضو سازمان مجاهدین بود و کاردار سفارت بود را اجرا کرد و بابتش درجه گرفت و سرتیپ شد، انچه نقدی بگوید قابل فهم است ولی این آقا که میآید در تلوزیون منوتو و اینگونه از رژیم حمایت میکند برای من معما ست . مزدوری تا چه حد ، از لبنان تا تهران نفرین پشتش است ، رژیم اسلامی برای حزب الله و ابوعزراییل در عراق تمام مخارجشان را تامین میکند. برای حوثی ها هم همین کار را میکند ، این عظمت است؟ این عظمت است که ایران امروز در جهان هرروز یک قطعنامه بر علی اش صادر میشود . اقتدار و عظمت زمان کورش بود. قرار داد الجزیره عظمت هست و نه بخشیدن دریای مازندران روسها همه کاره ایران شدند این عظمت نیست.
چالنگی : این اقتدار من درآوردی حکومت ملایان از چه چیز نگران است؟ چرا محاکماتشان در پشت در های بسته انجام میگیرد مگر لقمان و زانیار و رامین چه کرده بودند ؟ اینها از چه میترسند ؟
نوری زاد : به من میگویند تو اصولگرا هستی یا اصلاح طلب؟ من میگویم هیچکدام نیستم. من زمانی متعصب به دین بودم و خودم را فرش زیر پای ملایان کرده بودم و عاشقانه اینها را دوست داشتم. من از این مجموعه عبور کرده ام و در جایگاهی انسانی قرار گرفته ام و در حوزه انسانی هیچ سخنی فرسوده نمیشود. چون شما پاسداری از حقوق مردم را دوست دارید. گاهی به دوستانم میگویم اگر تمام دزدی ها و اعدام ها و زندانها و تبعیض هایی که رژیم داشته و غارت مردم را در یک کفه ترازو بگذاریم ، دست آورد رژيم چیست که آنرا در کفه دیگرش بگذاریم و بتوانم بگویم به ازای این همه کشتن و پولهای غارت شده و دود شده و به ازای این زندانها و رنجها ، به من بگویید در این کفه مقابل چی هست ؟که ما به آن ببالیم . هیچ چی ندارند!!!!
با ما باشید و برنامه تفسیر خبر را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید.منتظر شنیدن نظرات شما پیرامون این برنامه هستیم.