اعتراضات صنفی در ایران در روزهای اخیر وارد مرحلهای تازه و گسترده شده و مقابل مجلس شورای اسلامی به شکلی کمسابقه ادامه پیدا کرده است. کارکنان سازمان بهزیستی، کارگران پیمانکاری نفت و گاز، و نیروهای شرکتی برق منطقهای، چهارشنبه ۱۹ آذر با حضور از استانهای مختلف کشور، به تهران آمدند تا برای بیان نارضایتیهای انباشتهشده خود از شرایط معیشتی و تبعیض ساختاری، تجمع اعتراضی برگزار کنند. این موج اعتراضی در حالی شکل گرفته که نشانههای بحران اقتصادی، تورم افسارگسیخته و فروپاشی نظام دستمزدی، بهوضوح در زندگی همه اقشار مزدبگیر مشاهده میشود و اعتراضات صنفی به یکی از پیوستهترین واقعیتهای اجتماعی سالهای اخیر تبدیل شده است.
نخستین گروه حاضر در تجمع مقابل مجلس، کارکنان سازمان بهزیستی بودند؛ نیروهایی که بخش عمده بار خدمات اجتماعی، مددکاری، حمایت از کودکان بیسرپرست و رسیدگی به آسیبهای اجتماعی را بر عهده دارند، اما خود در زیر فشار معیشتی خرد شدهاند. آنها با شعارهایی چون «مددکار داد بزن، حقات را فریاد بزن» و «وعده وعید کافی است، سفره ما خالی است» خواستار اصلاح فوری نظام پرداخت شدند. بسیاری از معترضان با دهها سال سابقه کار گفتند دریافتیشان تنها حدود ۱۷ میلیون تومان است؛ مبلغی که حتی برای هزینه اجاره یک خانه کوچک در شهرهای بزرگ نیز کافی نیست. یکی از کارکنان زن با تحصیلات کارشناسی ارشد تأکید کرد حقوق او «تنها یک عدد روی کاغذ» است و هیچ تناسبی با هزینه واقعی زندگی ندارد. او از اختلاف شدید میان دریافتی کارکنان ستادی و نیروهای استانی بهعنوان «تبعیض ساختاری» یاد کرد که انگیزه و کرامت شغلی را از بین برده است.
در کنار این گروه، کارگران پیمانکاری نفت و گاز نیز در برابر مجلس تجمع کردند و با شعارهایی نظیر «تعدیل وضعیت اجرا باید گردد» و «ظلم و ستم کافی است، سفره ما خالی است» خواستار حذف پیمانکاران از صنعت نفت شدند. اتحادیه آزاد کارگران ایران گزارش داد که این تجمع در واکنش به «تلاش دولت برای حفظ شرکتهای پیمانکاری و تداوم چپاول دسترنج کارگران» صورت گرفته است. این در حالی است که صنعت نفت — ستون اصلی اقتصاد ایران — سالهاست به دلیل ضعف نظارت، واگذاریهای غیرکارشناسی و تعدد پیمانکاران، با ساختاری فرسوده و فاقد انسجام روبهروست و بخش بزرگی از نیروی کار آن در بلاتکلیفی دائمی قرار دارد.
نیروهای شرکتی برق منطقهای نیز با تجمع مقابل مجلس نسبت به عدم اجرای مصوبه تبدیل وضعیت اعتراض کردند؛ مصوبهای که نزدیک به دو سال از تصویب آن گذشته اما همچنان در مرحله اجرا معطل مانده است. کارکنان تأکید کردند که حذف پیمانکاران و یکپارچهسازی مقررات پرداخت، نهتنها حقی قانونی است، بلکه در شرایط اقتصادی کنونی یک ضرورت حیاتی برای امنیت شغلی و معیشت هزاران نیروی شرکتی محسوب میشود.
اما دامنه اعتراضات تنها به تهران محدود نبود. یک روز پیش از این تجمعات، مرغداران کشور با برگزاری تجمعی به شکل «نماز میت» مقابل مجلس، مرگ صنعت مرغداری را سوگواری کردند. آنها گفتند کمبود نهادههای دامی و مشکلات گسترده در تأمین خوراک مرغ، بسیاری از واحدهای تولیدی را تا آستانه ورشکستگی پیش برده است. این تجمع نمادین نشان داد بحران اقتصادی چگونه به بطن صنایع حیاتی خوراک و امنیت غذایی کشور رسیده است.
در همین حال، بزرگترین رویداد اعتراضی سالهای اخیر در عسلویه، قلب صنعت انرژی ایران، رقم خورد. دستکم پنج هزار کارگر پیمانی شاغل در ۱۲ پالایشگاه پارس جنوبی در روز سهشنبه ۱۸ آذر اعتصاب و تجمع گسترده برگزار کردند؛ اعتراضی که شورای سازماندهی اعتراضات کارگران غیررسمی نفت آن را «یکی از بزرگترین تجمعات کارگری پنج دهه اخیر» توصیف کرده است. این اعتصاب با وجود تهدیدهای گسترده حراست پالایشگاهها و مسدودسازی مسیرهای ورودی، از جمله «نخل تقی» و «بیدخون»، برگزار شد. کارگران بهصورت پیاده و همراه خانوادههای خود به محل تجمع رسیدند و شعارهایی چون «توپ تانک فشفشه، پیمانکار باید حذف بشه»، «حاصل دسترنج ما، گمشده سهم ما»، «دو به دو اداری، نبرد با بیگاری» و «ما کارگران بیداریم، از حق خود آگاهیم» سر دادند. مردم عادی عسلویه نیز با بوقزدن و حضور در کنار مسیرهای راهپیمایی از کارگران حمایت کردند؛ نشانهای از همبستگی اجتماعی در مواجهه با تبعیض گسترده.
پس از پایان تجمع، گزارشهایی مبنی بر جلوگیری از ورود برخی کارگران به پالایشگاهها و احضار تعدادی از آنها منتشر شد. با وجود این فشارها، کارگران اعلام کردند که مطالباتشان — از جمله حذف کامل پیمانکاران، اجرای طرح دو هفته کار و دو هفته استراحت، اصلاح طبقهبندی مشاغل، پرداخت حق کمپ و ساماندهی وضعیت ایمنی — «حقوق اولیه انسانی» است که سالهاست نادیده گرفته شده است.
اعتراضات کارگری تنها به صنعت نفت محدود نماند. کانال «افکار نفت» از سه روز اعتصاب همزمان در ۹ دکل خشکی و دو دکل دریایی شرکت حفاری شمال خبر داد؛ شرکتی که زیرمجموعه بنیاد مستضعفان است. آنها خواستار پرداخت حقوقهای معوقه، برقراری بیمه تکمیلی و قراردادهای رسمی شدند. در استان خوزستان، اعتصاب کارگران فولاد شادگان نیز وارد سومین روز شد و کارگران گفتند کارفرما نه کارانه تولید را پرداخت کرده و نه طبقهبندی مشاغل را اجرایی کرده است.
بر اساس گزارش سالانه هرانا، تنها در سال ۱۴۰۳ بیش از ۳۷۰۰ تجمع و اعتصاب کارگری در ایران برگزار شده است؛ رقمی که نشان میدهد بحران معیشتی و استمرار سیاست پیمانکاری، چنان عمیق شده که برخوردهای امنیتی و قضایی نیز نتوانسته مانع شکلگیری سلسلهاعتراضات شود. امروز اعتراضات صنفی نه یک پدیده مقطعی، بلکه بازتاب مستقیم فروپاشی نظام دستمزدی، کاهش توان خرید و افزایش بیسابقه فشار اقتصادی بر اقشار کارگری و حقوقبگیر است. موج تازه تجمعات مقابل مجلس تنها یک نشانه دیگر از این واقعیت تلخ است: جامعه کارگری ایران به نقطهای رسیده که سکوت، دیگر گزینهای ممکن نیست.
