عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، در تازهترین اظهارات خود تلاش کرد تصویر تازهای از وضعیت سیاسی، نظامی و هستهای ایران پس از جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل ارائه دهد؛ روایتی که انتقادهای بسیاری را از سوی ناظران سیاسی و کارشناسان روابط بینالملل به همراه داشته است. او در کنفرانسی در تهران با عنوان «حقوق بینالملل تحت تهاجم، تجاوز و دفاع» ادعا کرد که جمهوری اسلامی امروز از هر زمان دیگری برای جنگ و درگیری نظامی آمادهتر است و همزمان برای بازگشت به میز مذاکره نیز آمادگی دارد.
عراقچی حملات آمریکا و اسرائیل در ۲۳ خرداد را «حملهای مستقیم به دیپلماسی» خواند و مدعی شد که نخستین موشکها به سوی میز مذاکرات ایران و آمریکا شلیک شد؛ مذاکراتی که به گفته او پنج دور از آن برگزار شده بود و قرار بود دو روز بعد ادامه یابد. او هشدار داد که غرب نباید تصور کند فشار نظامی میتواند تهران را به عقبنشینی وادارد، زیرا «تجهیزات نابود میشوند اما اراده مردم و تکنولوژی از بین رفتنی نیست.»
این مقام ارشد جمهوری اسلامی تلاش کرد حملات گسترده اسرائیل را نشانه ضعف دشمنان معرفی کند، در حالی که ارزیابیهای مستقل بینالمللی نشان میدهد بخش مهمی از زیرساختهای نظامی و هستهای ایران در این حملات آسیب جدی دیده و شمار قابل توجهی از نیروهای ارشد سپاه پاسداران کشته شدهاند. گزارشها از نزدیک به هزار کشته و بیش از چهار هزار و هفتصد مجروح در ایران حکایت دارد که بخش عمده آنها غیرنظامی بودند. این درحالی است که عراقچی مدعی شد جمهوری اسلامی «در اوج تهدید و تجاوز» تمام قواعد حقوق بینالملل بشردوستانه را رعایت کرده و اهداف غیرنظامی را هدف قرار نداده است.
او عملکرد تهران در این جنگ را «موفق» توصیف کرد و گفت که در همان ساعات ابتدایی درگیری، ایران توانست خود را برای دفاع آماده کند و «آسمان اسرائیل نیز در اختیار موشکهای ایران بود.» عراقچی مدعی شد که فناوری هستهای کشور «کاملاً حفظ شده و هر تاسیساتی که آسیب دیده، قابل بازسازی است.» این جملات اما تناقض آشکاری با روایتهای پیشین مقامهای جمهوری اسلامی دارد که درباره نابودی کامل تأسیسات حساس در فردو و نطنز سخن گفته بودند.
در بخش دیگری از سخنانش، عراقچی به شکل مستقیم به دولت آمریکا حمله کرد و گفت دکترین «صلح از طریق قدرت» که دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، با آن وارد کاخ سفید شد، در عمل به «هژمونی با زور عریان» تبدیل شده است. او آمریکا را کشوری توصیف کرد که در عرصه جهانی از «قانون جنگل» پیروی میکند و برای پیروزی در هر موقعیتی، اصول و ملاحظات حقوقی را کنار میگذارد.
با وجود این مواضع تند، عراقچی در بخش مهمی از سخنانش خطاب به غرب گفت که «درخواستها برای مذاکره مجدد با ایران آغاز شده» و جمهوری اسلامی هرگز میز مذاکره را ترک نکرده است. او تأکید کرد: «دیپلماسی اولین قربانی جنگ بود، اما تجربه نشان داد که غیر از دیپلماسی هیچ راه دیگری برای حل اختلافها وجود ندارد.» با این حال، او هشدار داد هر مذاکرهای باید «مسلحانه» باشد؛ به این معنا که تهران به طرف مقابل «نهتنها اعتماد ندارد بلکه آماده اقدام متقابل در برابر فریب آمریکا است.»
سخنان عراقچی زمانی مطرح میشود که مقامات جمهوری اسلامی پیامهای متناقضی درباره آینده مذاکرات ارسال میکنند. در حالی که او از بازگشت درخواستها برای مذاکره سخن میگوید، همزمان اعلام کرده «فعلاً هیچ امکان گفتوگو با آمریکا وجود ندارد.» خطیبزاده نیز از پیامهای متناقض واشنگتن سخن گفته و دبیر شورای عالی امنیت ملی نیز تأکید کرده «هیچ پیام جدیدی از تهران ارسال نشده است.»
این تناقضها، که در ماههای اخیر بارزتر شده، برخی تحلیلگران را به این نتیجه رسانده که دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی همچنان میان دو راهبرد گرفتار است: ادامه تقابل نظامی یا تلاش برای خروج از بنبست اقتصادی با امتیازدهی محدود در مذاکرات.
در بخش دیگری از اظهاراتش، عراقچی خطاب به آمریکا و کشورهای غربی گفت: «میان تجربه مذاکرات سال ۲۰۱۵ و جنگ ۱۲ روزه یکی را انتخاب کنید. ما برای هر دو مسیر آمادهایم.» او ادعا کرد اعلام آتشبس نتیجه قدرت بازدارندگی تهران بوده نه توافق با واشنگتن یا فشار بینالمللی. اما واقعیت این است که تهدید مکرر آمریکا به ادامه حملات، کاهش توان نظامی ایران و نگرانی تهران از تداوم جنگ اصلیترین عوامل توقف درگیری بود.
از سوی دیگر، منابع نزدیک به دولت آمریکا میگویند واشنگتن همچنان بر مطلوببودن گزینه مذاکره برای مدیریت بحران هستهای تأکید دارد، اما در عین حال هشدار داده است که اگر جمهوری اسلامی دست به بازسازی شتابزده تأسیسات حساس بزند، «بار دیگر هدف حمله قرار خواهد گرفت.»
در مجموع، مواضع متناقض وزیر خارجه جمهوری اسلامی نشان میدهد که حاکمیت در تلاش است شکستهای نظامی خردادماه، بحران هستهای و فشارهای سنگین اقتصادی را با ادبیات «اقتدار و پیروزی» توجیه کند. اما واقعیتهای میدانی و سیاسی، روایت دیگری را بیان میکنند؛ روایتی که از چشم مردم ایران پنهان نیست و جامعه جهانی نیز آن را بهروشنی مشاهده میکند: جمهوری اسلامی بیش از هر زمان دیگری میان جنگ و مذاکره سرگردان است، بیآنکه راهی روشن برای خروج از بحرانهای فزاینده پیشرو داشته باشد.
