روزنامه واشینگتنپست پنجشنبه ۱۰ مهر گزارش داد با افزایش فشارهای بینالمللی بر جمهوری اسلامی و بازگشت تحریمهای سازمان ملل، بیم آن میرود که حملات جدید اسرائیل علیه ایران در راه باشد.
این روزنامه گزارش میدهد که بازگشت تحریمهای سختگیرانه، فضای سیاسی ایران را ملتهب کرده و اقتصاد شکننده کشور را بیش از پیش تضعیف کرده است. همزمان، متحدان آمریکا در منطقه بهشدت نگراناند که این شرایط به دور تازهای از حملات هوایی اسرائیل به ایران منجر شود.
به گزارش واشینگتنپست، دولت دونالد ترامپ بازگشت تحریمهای سازمان ملل را بخشی از راهبرد فشار حداکثری بر تهران میداند و معتقد است تنها از این طریق میتوان جمهوری اسلامی را وادار به پذیرش مذاکرات تازه بر سر برنامه هستهای کرد. با این حال، متحدان واشینگتن در منطقه و اروپا هشدار دادهاند که این رویکرد بسیار پرخطر است و ممکن است خاورمیانه را وارد چرخهای دیگر از درگیری کند.
ولی نصر، استاد برجسته روابط بینالملل در دانشگاه جانز هاپکینز، به این روزنامه گفته است: «این یک بازی خطرناک است. هرچه ایران و آمریکا بیشتر از مذاکره فاصله بگیرند، احتمال وقوع جنگ بیشتر خواهد شد. اکنون که تحریمهای موسوم به اسنپبک دوباره اعمال شدهاند، ممکن است ماهها طول بکشد تا گفتوگوها از سر گرفته شود.» او همچنین تصریح کرده است که اگر مذاکرات میان ایران و آمریکا آغاز شود، به معنای توقف ضمنی خصومت میان تهران و اسرائیل خواهد بود.
به نوشته واشینگتنپست، مقامهای اروپایی نیز تأکید دارند که بازگشت تحریمها گزینه ترجیحی آنها نبوده است. یکی از مقامات اروپایی که نخواست نامش فاش شود، به این روزنامه گفته است: «درِ دیپلماسی هنوز باز است و ما باور نداریم که راهحل نظامی بتواند بحران اشاعه هستهای ایران را حل کند.»
در ماههای اخیر و پس از حملات اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران، تصاویر ماهوارهای نشان میدهد که جمهوری اسلامی ساختوساز در یک سایت زیرزمینی کلیدی را افزایش داده است؛ نشانهای که به باور کارشناسان، حاکی از تلاش محتاطانه تهران برای بازسازی توانمندیهای هستهای است. همچنین برخی نمایندگان مجلس جمهوری اسلامی آشکارا از خروج از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (انپیتی) سخن گفتهاند؛ اقدامی که بسیاری آن را مقدمهای برای نظامیکردن برنامه هستهای ایران میدانند.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در سخنرانیهای اخیر خود تأکید کرده که اقدام نظامی علیه ایران همچنان «روی میز» است. او در مجمع عمومی سازمان ملل تصریح کرد: «ما هرگز اجازه نخواهیم داد ایران توانمندیهای هستهای خود را بازسازی کند. ذخایر اورانیوم غنیشده ایران باید بهطور کامل نابود شود.» به گزارش واشینگتنپست، مقامات اسرائیلی نیز به رسانههای داخلی گفتهاند که سناریوی حملات تازه علیه ایران در حال بررسی است.
در داخل ایران، رسانههای حکومتی با انتشار گزارشهایی درباره حرکت هواپیماهای سوخت رسان ایالات متحده در منطقه، مدعی شدهاند که هدف اصلی تحریمها «زمینهسازی برای تهدید نظامی» است. همین موضوع موجب نگرانی عمیق متحدان آمریکا در منطقه شده است. یک مقام بلندپایه عرب منطقه که با دولت ترامپ در ارتباط است، به واشینگتنپست گفته: «منطقه امروز نمیتواند یک جنگ تازه ایران و اسرائیل را تحمل کند. هزینه چنین جنگی بسیار بالاست. تنها گزینه واقعی کاهش تنش است.»
اما در واشینگتن، دولت ترامپ بر خلاف این نگرانیها معتقد است که اکنون زمان افزایش فشارهاست. یک مقام آمریکایی به روزنامه واشینگتنپست گفته است: «تحریمها باید فضایی ایجاد کنند تا ایران مجبور به پذیرش یک توافق واقعی شود.» بر اساس این گزارش، آمریکا برای آغاز هرگونه مذاکره با ایران چهار شرط اساسی گذاشته است: نخست، توقف کامل غنیسازی اورانیوم؛
دوم، محدودیت بر برنامه موشکی؛
سوم، قطع حمایت مالی از گروههای نیابتی؛
و چهارم، انجام مذاکرات مستقیم و معنادار.
به نوشته این روزنامه، این شروط همان موانع اساسی بودند که در دور قبلی مذاکرات نیز بنبست ایجاد کردند و تهران آنها را غیرقابل پذیرش دانسته است.
مذاکراتی که پیشتر میان ایران و آمریکا در پنج دور طی دو ماه انجام شد، عملاً بدون نتیجه پایان یافت. مقامات آمریکایی به واشینگتنپست گفتهاند که مشکل اصلی این بود که تیم مذاکرهکننده ایران اختیار لازم برای رسیدن به توافق را نداشت. این گفتوگوها درست پس از حمله اسرائیل در ژوئن متوقف شد؛ حملهای که به جنگ ۱۲ روزه میان جمهوری اسلامی و اسرائیل منجر شد. این جنگ با یک آتشبس شکننده به پایان رسید؛ آتشبسی که هیچ سازوکار نظارتی نداشت و حتی همان زمان، نتانیاهو هشدار داد که «پای ما از روی پدال فشار برداشته نخواهد شد.»
به گزارش واشینگتنپست، حضور گسترده پایگاههای نظامی آمریکا در خلیج فارس، از بحرین و کویت گرفته تا قطر و امارات، باعث شده این کشورها آسیبپذیرترین طرف در برابر حملات تلافیجویانه ایران باشند. جمهوری اسلامی پس از حملات اسرائیل به تأسیسات هستهای، با شلیک موشک پایگاه آمریکایی در قطر را هدف قرار داد. همین موضوع نگرانیها را در میان کشورهای خلیج فارس افزایش داده و اعتماد به «چتر امنیتی آمریکا» را زیر سؤال برده است.
افشون استوار، کارشناس ایرانیتبار و استاد امنیت ملی در دانشکده نیروی دریایی آمریکا، به واشینگتنپست گفته است: «ایران پس از حملات اسرائیل میداند که هرگونه بازسازی تأسیسات غنیسازی عملاً دعوت به حمله دوباره است. اما ممکن است رهبران جمهوری اسلامی بخواهند مرزها را بیازمایند. این میتواند وارد چرخهای از درگیریهای کمشدت شود که سالها ادامه یابد.» او این وضعیت را شبیه سیاست اسرائیل در قبال غزه دانسته که به آن «چمنزنی» میگویند؛ یعنی ضربات متناوب برای جلوگیری از بازسازی توان نظامی دشمن.
به نوشته واشینگتنپست، تحریمهای بازگشته سازمان ملل شامل تحریم تسلیحاتی، ممنوعیت غنیسازی و بازفرآوری اورانیوم، محدودیت بر برنامه موشکی و مسدود کردن داراییها و سفر مقامات جمهوری اسلامی است. این تحریمها عملاً آخرین بخشهای توافق هستهای ۲۰۱۵ را نیز نابود کردهاند.
مسعود پزشکیان، رئیسجمهور جمهوری اسلامی، در مجمع عمومی سازمان ملل تلاش کرد شرایط را کماهمیت جلوه دهد. او گفت: «ما ۴۵ سال است تحت تحریم هستیم و میتوانیم بر مشکلات غلبه کنیم.» اما به گزارش واشینگتنپست، بلافاصله پس از بازگشت تحریمها، ارزش ریال ایران سقوطی تازه را تجربه کرد و نرخ ارز در بازار آزاد از مرز یک میلیون و صد هزار ریال در برابر یک دلار گذشت. تورم نیز در پی این سقوط جهشی دوباره پیدا کرد و معیشت مردم را بیش از پیش تضعیف ساخت.
پزشکیان در سخنانی در تهران تأکید کرد که «ایران هرگز تسلیم فشار نخواهد شد.»
با این حال، مقامات منطقهای هشدار دادهاند که ضعف اقتصادی و سیاسی جمهوری اسلامی نشانهای از شکنندگی آن است، نه قدرت؛ وضعیتی که میتواند جرقه بحرانی بزرگتر را بزند. یک مقام عرب منطقه به این روزنامه گفت: «هر جنگ تازهای با ایران، میتواند منطقه را وارد مسیری کند که مشابه سقوط صدام حسین در عراق باشد؛ مسیری پرهزینه و پرآشوب. تنها راهحل واقعی، دیپلماسی است.»
به نوشته واشینگتنپست، جمهوری اسلامی امروز با بحرانی چندوجهی روبهروست: بازگشت تحریمهای سازمان ملل، سقوط ارزش پول ملی، تهدید حملات اسرائیل و فشارهای بیسابقه آمریکا. در چنین شرایطی، ادعای مقامات جمهوری اسلامی مبنی بر «تابآوری» یا «خودکفایی» بیش از آنکه واقعیت داشته باشد، شعاری تبلیغاتی است. آنچه اکنون بیش از هر چیز روشن شده، این است که ادامه مسیر «نه جنگ، نه مذاکره» تنها کشور را به انزوا و فروپاشی بیشتر سوق خواهد داد. تحلیلگران غربی تأکید دارند که اگر جمهوری اسلامی همچنان بر استراتژی تقابل و لجاجت پافشاری کند، نه تنها خطر حملات تازه اسرائیل واقعیتر خواهد شد، بلکه بیثباتی سیاسی و اجتماعی در داخل ایران نیز به نقطه انفجار خواهد رسید.
