بهگزارش رسانههای دولتی ایران، پزشکیان پنجشنبه ۱۰ مهر در یک سخنرانی در استان هرمزگان گفت که ایده انتقال پایتخت پیشتر با رهبر جمهوری اسلامی مطرح شده و در حال حاضر این تصمیم دیگر در سطح یک پیشنهاد اختیاری نیست، بلکه ضرورتی اجتنابناپذیر است.
در همین حال روزنامه گاردین گزارش میدهد، ایران امروز با بحرانی روبهروست که به گفته کارشناسان زیستمحیطی و حتی مقامات خود جمهوری اسلامی، میتواند آینده کشور را به خطر اندازد. بحرانی که نه تنها امنیت زیستمحیطی پایتخت را تهدید میکند، بلکه ساختار اجتماعی و اقتصادی ایران را نیز در معرض فروپاشی قرار داده است.
موضوع اصلی، فرونشست زمین، بحران آب و فشار طاقتفرسا بر زیرساختهای تهران است؛ شهری که بیش از ۱۵ میلیون نفر را در خود جای داده و حالا دیگر بهگفته رئیسجمهور جمهوری اسلامی، قابل ادامه حیات نیست.
به گزارش گاردین، مسعود پزشکیان، رئیسجمهور اسلامی، در سخنانی تازه اعتراف کرده است که تهران توان ادامه ندارد و کشور باید برای انتقال مرکز سیاسی خود به مکانی دیگر تصمیم بگیرد. او گفته است: «ما نمیتوانیم همچنان به این وضعیت ادامه دهیم؛ تهران زیر بار جمعیت، کمبود منابع و مشکلات زیستمحیطی در حال خفه شدن است.» این اظهارات که در رسانههای داخلی نیز بازتاب پیدا کرد، نشاندهنده رسیدن بحران به نقطهای است که حتی عالیترین مقام اجرایی جمهوری اسلامی نیز ناچار به پذیرش آن شده است.
تهران امروز در شمار پرجمعیتترین و آلودهترین شهرهای جهان قرار دارد. آلودگی هوا که هر سال جان هزاران نفر را میگیرد، کمبود شدید منابع آب، ترافیک سنگین، مهاجرتهای بیرویه و توسعه بیبرنامه، پایتخت ایران را به یکی از ناایمنترین کلانشهرهای منطقه تبدیل کرده است. اما به گزارش گاردین، خطر بزرگتر، پدیده فرونشست زمین است.
بر اساس آمارهای رسمی و بینالمللی، سالانه در بخشهایی از تهران بیش از ۳۶ سانتیمتر فرونشست رخ میدهد؛ رقمی که هفت برابر آستانه بحران تعیینشده توسط سازمان ملل است. این وضعیت، خطوط مترو، ساختمانهای بلندمرتبه، بزرگراهها و حتی محلههای مرکزی پایتخت را تهدید میکند.
کارشناسان محیطزیست سالهاست هشدار دادهاند که سوءمدیریت جمهوری اسلامی در زمینه آب و انرژی، حفر بیرویه چاههای غیرمجاز و برداشت بیحساب منابع زیرزمینی، تهران را به شهری فرسوده بدل کرده است. اما مقامات جمهوری اسلامی بهجای اقدامهای اصلاحی، همواره با انکار یا ارائه وعدههای بیپشتوانه، بحران را عمیقتر کردهاند.
به نوشته گاردین، امروز بیش از ۴۰۰ دشت ایران دچار بحران فرونشست هستند و تهران تنها نمونه بزرگ و فاجعهبار این وضعیت است.
از دههها پیش، ایده انتقال پایتخت از تهران مطرح بوده است. در دوران رؤسای جمهور پیشین نیز بارها کمیسیونهایی برای بررسی این موضوع تشکیل شد. شهرهایی چون سمنان، اصفهان و حتی مناطق مرکزی دیگر بهعنوان جایگزین پیشنهاد شدند. اما به گزارش گاردین، هیچگاه این طرحها به مرحله اجرا نرسید؛ دلیل آن هم نبود اراده سیاسی واقعی، فساد گسترده در دستگاه اداری، مخالفتهای درونساختاری و ناتوانی اقتصادی کشور بوده است. حالا اما شرایط به حدی بحرانی شده که حتی مقامهای عالیرتبه نظام نیز ناچار به تکرار دوباره این بحث شدهاند.
با این حال، کارشناسان مستقل و تحلیلگران شهری تأکید میکنند که انتقال پایتخت بهخودیخود راهحل نهایی نخواهد بود. مشکل اصلی نه صرفاً جغرافیای تهران، بلکه سوءمدیریت ساختاری جمهوری اسلامی است. اگر همین سیاستهای غلط و فساد اقتصادی ادامه یابد، هر شهری هم بهعنوان پایتخت انتخاب شود، به سرنوشت تهران دچار خواهد شد.
به گزارش گاردین، بحران آب در ایران حالا به مرحلهای رسیده که حتی تأمین آب آشامیدنی برای جمعیت تهران دشوار شده است. بارندگیهای اندک، سوءاستفاده از منابع و فقدان سرمایهگذاری در زیرساختهای مدرن آبی، کشور را به سمت خشکسالیهای طولانی و بیسابقه سوق داده است. پزشکیان نیز اعتراف کرده که منابع آبی کشور در حال پایان یافتن است و اگر روند کنونی ادامه یابد، حتی زندگی عادی در تهران امکانپذیر نخواهد بود.
اما منتقدان میگویند این سخنان در عمل چیزی را تغییر نمیدهد. در طول چهار دهه گذشته، جمهوری اسلامی بارها در برابر بحرانها همین روش را پیش گرفته: اعتراف دیرهنگام به مشکل، بدون هیچ برنامه جدی برای اصلاح.
به نوشته گاردین، در شرایطی که ارزش پول ملی به پایینترین سطح تاریخ خود رسیده، تحریمهای بینالمللی دوباره بازگشته و تورم و بیکاری بیداد میکند، صحبت از انتقال پایتخت بیشتر به یک نمایش سیاسی شباهت دارد تا طرحی عملی.
هزینه انتقال پایتخت بسیار سنگین خواهد بود. تجربه کشورهایی مانند برزیل، ترکیه یا قزاقستان نشان داده که ساخت یک پایتخت جدید، به بودجههای چند ده میلیارد دلاری و مدیریتی پایدار نیاز دارد. ایران اما امروز با شدیدترین تحریمهای سازمان ملل و انزوای اقتصادی مواجه است. حتی اگر تصمیمی جدی در این زمینه گرفته شود، هیچ چشماندازی برای تأمین منابع مالی و مدیریتی چنین پروژهای وجود ندارد.
از منظر اجتماعی نیز، بسیاری از شهروندان تهران با تردید به این سخنان مینگرند. به گزارش گاردین، مردم میپرسند اگر حکومت در چهار دهه گذشته نتوانسته مشکل زبالههای شهری، حملونقل عمومی یا آلودگی هوا را حل کند، چگونه میخواهد در مدتی کوتاه یک پایتخت جدید بسازد و آن را به مرکز سیاسی و اقتصادی کشور بدل کند؟
تحلیلگران بینالمللی معتقدند طرح انتقال پایتخت بیش از آنکه راهحل باشد، نشانهای از ناتوانی نظام در مدیریت بحرانهاست. به باور آنان، جمهوری اسلامی بهجای اصلاح سیاستهای اقتصادی و زیستمحیطی، با طرح چنین موضوعاتی تلاش میکند افکار عمومی را از مشکلات واقعی مانند سقوط ارزش ریال، افزایش سرسامآور قیمتها و گسترش بیکاری منحرف کند.
به نوشته گاردین، بحران تهران آینهای تمامقد از وضعیت کلی ایران است: کشوری گرفتار سوءمدیریت، فساد و ناکارآمدی. بحرانی که در آن حتی سخن گفتن از آیندهای روشن برای شهروندان دشوار شده است.
در پایان، کارشناسان هشدار میدهند که اگر جمهوری اسلامی به همین مسیر ادامه دهد، نه تنها تهران، بلکه کل ایران با خطر فروپاشی زیستمحیطی و اجتماعی روبهرو خواهد شد. انتقال پایتخت شاید بتواند برای مدتی کوتاه توجهها را منحرف کند، اما تا زمانی که فساد ساختاری و سیاستهای غلط ادامه دارد، هیچیک از مشکلات اصلی ایران حل نخواهد شد.
