شاهزاده رضا پهلوی روز دوشنبه دوم تیر در یک نشست خبری در پاریس با حضور نمایندگان رسانههای ایرانی و بینالمللی، علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، را مسئول کشیده شدن پای ایران به جنگ معرفی کرد و خطاب به او گفت: «همین امروز از مقامت استعفا بکن؛ اگر این کار را بکنی، امکان برخورداری از یک دادرسی عادلانه را خواهی داشت.»
شاهزاده رضا پهلوی افزود خامنه ای حاکمیت ملی را از مردم ربوده است. زمان پایان دادن به این تباهی و طلوع دوباره شیر و خورشید ایران است.
مشروح سخنان شاهزاده رضا پهلوی به این شرح است:
خانمها و آقایان، اعضای محترم رسانههای بینالمللی، عصر بخیر. از حضور شما در اینجا سپاسگزارم. این، لحظهای تاریخی برای ملت ماست.
سخنم را با پیامی کوتاه به هممیهنانم در ایران، به زبان فارسی، آغاز میکنم که سپس آن را ترجمه خواهم کرد.
هممیهنان، ایران عزیز ما به جنگی کشیده شده که بانی آن، شخص علی خامنهای و فرقه تبهکار و ویرانگر اوست. او اقتصاد کشور را به ورطه نابودی کشانده، زیرساختها و منابع ملی را به تاراج برده، ثروت ملت را برای ساخت سلاح هستهای هدر داده، امنیت ایران را در هم شکسته، و حاکمیت ملی را از ملت ایران ربوده است. این رژیم، شکست خورده، در لبه پرتگاه فروپاشی است و دیگر نباید ادامه پیدا کند. زمان پایان دادن به این تباهی، و آغاز دوران نوین ایران است. زمان طلوع دوبارهٔ شیر و خورشید ایران است.
در چند روز گذشته، با مردم سراسر ایران از همه اقشار جامعه صحبت کردهام. یک افسر نیروهای مسلح. مادری در حال خروج از تهران. یک کارگر کارخانه از تبریز. یک زن جوان فعال از جنبش زن، زندگی، آزادی.
این صداها نماینده ملتی هستند که درگیر است، ولی استوار و برقرار مانده است؛ ملتی که آزادیاش را درخواست نمیکند، بلکه برای آن مبارزه میکند. از اعتراضات دانشجویی ۱۳۷۸ گرفته تا جنبش سبز، تا خیزشهای سراسری دی ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸، هزاران ایرانی جان خود را در راه آزادی ایران فدا کردهاند. امروز، میلیونها تن از هممیهنان شجاع من این مبارزه را ادامه میدهند.
یکی از این داستانها عمیقاً مرا تحت تأثیر قرار داد.
در سپتامبر ۲۰۲۲، جواد حیدری در جریان اعتراض به قتل مهسا امینی به دست جمهوری اسلامی، به قتل رسید. خواهرش راه او را ادامه داده است؛ یکی از صدها فعالی که رژیم در روزهای اخیر بازداشت کرده است و مورد آزار و اذیت قرار داده است.
وقتی نیروهای سرکوب به خانهاش یورش بردند، فریاد زد:
«خدایا، کجا برویم؟ کجا برویم تا از این ظلم بگریزیم؟»
یکی یکی، همسایگانش به او پاسخ دادند:
«ما جایی نمیرویم! آنها هستند که باید بروند! رژیم باید برود!»
این جملات در جان من طنینانداز شدهاند؛ و بایستی در تمام دالانهای قدرت در سرتاسر جهان طنینانداز شوند.
امروز، بیش از هر زمان دیگری روشن است: جمهوری اسلامی در حال فروپاشی است.
گزارشهای موثقی حاکی از آن است که خانواده علی خامنهای و خانوادههای مقامات ارشد رژیم در حال آمادهسازی برای فرار از ایران هستند. رژیم در شهرها و روستاهای سراسر کشور، به آخر خط رسیده است. نیروهای مسلح از هم پاشیده، مردم متحد شدهاند، و پایههای استبداد ۴۶ ساله در حال لرزیدن است.
این لحظهی دیوار برلین ماست.
اما مانند هر لحظهای از دگرگونی بزرگ، این لحظه نیز با خطراتی همراه است.
ما در یک دوراهی تاریخی ایستادهایم:
یک راه به خونریزی و هرج و مرج میانجامد، و راه دیگر به گذارِ مسالمتآمیز و دموکراتیک.
تفاوت این دو مسیر تنها و تنها به یک عامل بستگی دارد:
آیا به رژیم فعلی ایران اجازهی بقا داده خواهد شد یا نه.
اگر غرب برای نجات این رژیم تختهی نجات بیندازد، نتیجهاش تنها خونریزی و آشوب بیشتر خواهد بود؛ چرا که این رژیم پس از آنکه تحقیر شود، نه تسلیم میشود و نه کنار میرود بلکه حملهای انتقامآمیز خواهد گرفت.
اگر این رژیم باقی بماند تا زمانی که در قدرت است، هیچ کشور و هیچ ملتی در امان نیست؛ چه در خیابانهای واشنگتن، چه در پاریس، چه در اورشلیم، چه در ریاض و چه در تهران.
تنها یک راه برای رسیدن به صلح وجود دارد: یک ایرانِ سکولار و دموکراتیک.
من امروز اینجا هستم تا آمادگی خود را به هممیهنانم بار دیگر اعلام کنم؛ برای آنکه ایشان را در مسیر صلح و گذار دموکراتیک همراهی کنم.
من در پی کسب مقام سیاسی نیستم، بلکه میخواهم به ملت بزرگمان کمک کنم تا در این لحظهی سرنوشتساز، راهی به سوی ثبات، آزادی و عدالت بیابد.
به ملت ایران میگویم: شجاعتتان را میبینم. دردتان را حس میکنم. میدانم که در رنج هستید. میدانم بسیاری از شما برای عزیزانتان، فرزندانتان، و آیندهتان نگرانید.
پس امروز با دلی سنگین با شما سخن میگویم. سالها، دههها تلاش کردم تا ننگ جنگ هرگز به مرزهای سرزمینمان نرسد و اکنون، دیدن تصاویر مردم تهران که مجبور به ترک پایتخت زیبایما شدهاند، دلم را به درد میآورد. دیدن انفجارها در اصفهان، یا مشاهده دود و آتش در کرانههای خلیج فارس؛ همهی اینها و شبیه آن در دیگر نقاط ایران دلم را به درد میآورد.
اما فراتر از اندوه، خشم سراسر وجودم را فرا گرفته است چرا که این جنگ، نتیجهی خودخواهی، نفرت و تروریسم یک نفر است: علی خامنهای.
در حالی که او از مخفیگاهش، این جنگ و ستیزه را تداوم میبخشد از ملت ایران به عنوان سپر انسانی استفاده میکند.
ولی زمان پایان دادن به این فلاکت فرا رسیده است.
پس امروز، پیام مستقیمی دارم برای شخص علی خامنهای: کنار برو! که اگر چنین کنی، از محاکمهای عادلانه و روند قانونی برخوردار خواهی شد؛ چیزی که البته خودت هرگز برای هیچ ایرانی فراهم نکردی.
و خطاب به دیگرسرکردگان رژیم: آنهایی که دستانتان به خون مردم ایران آغشته است، شما نیز باید در انتظار اجرای عدالت باشید.
ما در عین حال اشتباهات گذشته در گذارهای شکستخورده را تکرار نخواهیم کرد.
آنانی از شما که به ملت ایران وفادارید، و نه به جمهوری اسلامی، در ایرانِ دموکراتیک آینده جا خواهید داشت؛ به شرطی که اکنون به مردم بپیوندید.
انتخاب با شماست.
من میدانم که چنین افسران، چنین سربازان، چنین مردان شجاعی وجود دارند؛ چون آنها با من تماس میگیرند و میگویند که میخواهند بخشی از نجات ملی باشند.
اما اکنون، نیاز به هماهنگی بیشتر داریم؛ بنابراین امروز اعلام میکنم که یک کانال رسمی برای نیروهای نظامی، امنیتی و انتظامی ایجاد کردهام تا مستقیماً با من، با تیمم و با عملیات رو به گسترشمان در تماس باشند.
این یک بستر امن است، برای مدیریت مؤثر حجم فزایندهی ارتباطات و درخواستهایی که از سوی جداشدگان از رژیم دریافت میکنیم و کسانی که مایل به پیوستن به جنبش ما هستند.
باز هم به آندسته از اعضای میهندوست نیروهای مسلح ایران میگویم: اکنون زمان پیوستن به ملت است. و اگر چنین کنید، من تضمین میکنم که خدمتتان به ایران نه تنها فراموش نخواهد شد، بلکه گرامی داشته خواهد شد.
به جامعه جهانی: اکنون زمان آن فرا رسیده که در کنار ملت ایران بایستید. اشتباهات گذشته را تکرار نکنید. برای این رژیم، تختهی نجات نیندازید.
درست است که نگران توقف برنامه تسلیحات هستهای و حفظ ثبات منطقه هستید اما تنها یک گذار دموکراتیک در ایران میتواند تحقق این اهداف را به شکلی پایدار تضمین کند.
برای نمونه، تخریب تاسیسات غنیسازی نطنز، اصفهان و فردو را در نظر بگیرید؛ درست است که این اقدام توان غنیسازی هستهای داخلی رژیم را کاهش داده، اما قصد رژیم برای دستیابی به سلاح هستهای و استفاده از آن را کم نکرده است.
رژیم، که خشمگینتر و گستاختر شده، قطعا به دنبال انتقامجویی خواهد بود و میتواند فناوری هستهای را از دیگر رژیمهای یاغی مانند کره شمالی تهیه کند.
تخریب تاسیسات هستهای به تنهایی صلح به بار نمیآورد اما مسیر پیشنهادی من میتواند این صلح را متحقق کند. پس با ما همکاری کنید تا گذار مسالمتآمیز را تضمین کنیم.
اکنون زمان تردید نیست؛ اکنون زمان اقدامِ اصولمحور است، از سوی همهی ما.
۴۶ سال پیش، هنگامی که پدرم و خانوادهمان ناچار به ترک ایران شدند، سوگندی یاد کردم، برابر خدا و برابر میهنم:
که هرگز از ایران و ملت ایران روی نگردانم. از آن روز، هر روز از عمرم را وقف مردم سرزمینم کردهام.
امروز آمدهام تا این عهد را بار دیگر اعلام کنم و خود را در خدمت ملت قرار دهم.
من قدم پیش میگذارم تا رهبری این گذار ملی را بر عهده بگیرم نه از سر منفعت شخصی، بلکه به عنوان خدمتگزار ملت ایران.
من برای این گذار و بازسازی ملی، برنامهای روشن دارم.
گذار ما و دموکراسی آیندهمان بر سه اصل بنیادین استوار خواهد بود:
۱. تمامیت ارضی ایران
۲. آزادیهای فردی و برابری همه شهروندان
۳. جدایی دین از حکومت
این ملت ایران خواهد بود که با رای خود در یک همهپرسی ملی، شکل نهایی دموکراسی آینده ایران را انتخاب خواهد کرد.
البته که آنچه من ارائه میدهم، فقط چشماندازی از آینده نیست بلکه برنامهای عملی برای گذار آرام و منظم است و برای تحقق این هدف، امروز چند گام اولیه را اعلام میکنم:
گام نخست:
من نشست وحدت ملی را برگزار خواهم کرد.
این گردهمایی شامل کنشگران و گروههایی از طیفهای فکری متنوع خواهد بود که به سه اصل ذکرشده در بالا پایبند هستند. اما این نشست محدود به گروههای سیاسی نخواهد بود، بلکه فعالان اقتصادی، متخصصان، کارشناسان و سایر گروههای تأثیرگذار در جامعهٔ ایران را نیز در بر خواهد گرفت.
یکی از اهداف این نشست، دستیابی به توافق بر سر نقشهراهی برای گذار دموکراتیک و بازسازی کشور خواهد بود.
گام دوم:
همزمان با فرآیند دموکراتیک، در حال تدوین برنامه اقتصادی بازسازی ایران هستیم. ما طرح شکوفایی ایران (IPP) را راهاندازی کردهایم. برنامهای جامع برای بازسازی اقتصادی کشور در سه مرحله:
مرحله اضطراری (۴ تا ۶ ماه نخست)
مرحله تثبیت (۱۸ تا ۲۴ ماه)
و در بلندمدت مرحله عادیسازی
طی روزهای آینده، تیم کارشناسی ما بر پایهی همین طرح برنامه ۱۰۰ روز نخست پس از فروپاشی جمهوری اسلامی را منتشر خواهد کرد.
ما گروهی از بزرگترین سرمایهگذاران، سازندگان، کارآفرینان و کارشناسان جهان را گرد هم آوردهایم؛ کسانی که به ایران اهمیت میدهند و پتانسیل عظیم آن را میبینند.
آنها آمادهاند که تخصص، استعداد و سرمایه خود را برای بازسازی ایران و تبدیل آن به یکی از جذابترین بازارهای جهانی بهکار گیرند.
ایرانِ نوین را تصور کنید. ایرانِ آزاد و دموکراتیک: در صلح با همسایگان، موتور رشد و فرصت در منطقه، نماد فرهنگ، نوآوری و غرور در جهان.
این آینده در دسترس ماست.
ما ملتی کهن، پرافتخار و مقاوم هستیم.
وظیفهای که امروز بر دوش ما ایرانیان نهاده شده، کمتر از آنچه پیشوایان بزرگ ما با آن روبرو بودند، نیست. پیشوایان وحدت، معماران بزرگ تاریخمان، همچون کوروش بزرگ.
اکنون که در واپسین گامهای مسیر احیای ملی، آزادی و صلح قدم برمیداریم، کوروش بزرگ همچنان الهامبخش ماست.
به هممیهنانم میگویم:
این لحظه، لحظهی ماست.
من با شما هستم.
بیایید با هم رستاخیز ایران نوین را رقم بزنیم.
سپاسگزارم.