در حالی که هنوز بیش از یک ماه از قتل بی رحمانه رومینا اشرفی به دست پدرش نگذشته، خبرهای جدیدی در خصوص وقوع قتلهای مشابه در کرمان و ابادان منتشر شدهاند.
قتل یک دختر ۲۵ سالهی کرمانی گرچه اتفاقی عنوان شده است و تاکید شده است که وی در اثر عصبانیت میلهی سنگینی را به سمت دخترش پرتاب کرده و موجب قتل او شده است، اما به گفتهی کارشناسان اتفاقی بودن نیز چیزی از وخامت اوضاع کم نمیکند و نشان میدهد که امنیت زنان در برخی از بخشها تا چه حد شکننده و در معرض آسیب است.
در همان حال در آبادان نیز گزارش یک قتل ناموسی دیگر منتشر شده که حاکی از آن است که یک دختر ۱۹ ساله توسط پسرعمویش و در پی فرار دختر به خاطر ازدواج اجباری رخ داده است.
گرچه برخی از تحلیلگران دلیل وقوع این قتلها را غالب بودن تفکرات مردسالارانه میدانند و به ضعف قوانین در این خصوص اشاره دارند، اما به گفتهی تحلیل گران اجتماعی موضوع قتلهای ناموسی به موضوعی بسیار فراتر از قوانین مردسالارانه مربوط می شود و علاوه بر غلبهی مردسالاری حاکی از وجود خشونت پنهان و ساختاری در مواجههی با زنان و در دختران در بسیاری از جوامع سنتی است و همچنین فشارهای اجتماعی سنگینی که افراد را برای نجاتیافتن از زیر بار فشار هنجارهای اجتماعی به چنین واکنشهای تندی علیه دختران که آبروی قبیله یا خانواده را در شهر یا بین همقبیلهها به خطر انداختهاند، اقدام به چنین اعمالی میکنند.
این نوع قتلها به ویژه در خوزستان، و ایلام به خاطر مقاومت دختران در مقابل ازدواجهای اجباری و فرار آنها از ازدواج با پسرعمو که جزو اجبارهای فرهنگی در بین برخی از قبایل عربنشین خوزستان است، از مدتها قبل وجود داشته است و بارها پیش آمده که افراد خانواده دختری را به قتل میرسانند و بعد به عنوان اولیای دم در پاسگاه حضور یافته و قتل را نیز به گردن میگیرند.
در همین حال معصومه ابتکار بر ضرورت تسریع در اجرایی شدن لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت به عنوان بهترین راهکار برای پیشگیری از این نوع قتلها تاکید کرده و خاطرنشان کرده است که با تصویب این لایحه میتوان تا حدودی از اعمال چنین خشونتهای جلوگیری کرد. این در حالی است که گرچه به گفتهی ناظران وضع قوانین مناسب میتواند در پیشگیری از وقوع چنین جرائمی تا حدی موثر باشد،اما مسالهی اصلی در این نوع قتلها مساله هنجاری و قبیلهای این نوع قتلهاست که با کار فرهنگی و توسعه و تقویت هنجارهای فرهنگی و اموزش قابل پیشگیری است نه فقط وضع قوانین. در بسیاری از موارد خانواده و قبیله با همدستی هم میتوانند قتل را لاپوشانی کنند و به علت موافقت قبیلهای با این نوع قتلها و همچنین عرف قبیلهی در خصوص نجات عناصر ذکور قبیله از مجازات، چنین قتلهایی به سهولت میتواند از دید قانون پنهان بماند و قانون به عنوان مهمترین راهکار در جلوگیری از چنین قتلهای کارساز نیست، همچنانکه تاکنون نیز نه به واسطهی قانون، بلکه به واسطه تغییرات فرهنگی این نوع قتلها کاهش یافتهاند.
