بنا بر گزارشهای جدید مراکز اطلاعاتی و رسانههای بینالمللی، جمهوری اسلامی ایران در ماههای اخیر قاچاق تسلیحات پیشرفته به گروههای مسلح در کرانه باختری را بهطور چشمگیری افزایش داده است. منابع امنیتی اسرائیل و تحلیلگران منطقهای هشدار میدهند که تهران میکوشد این منطقه را به پایگاه تازهای برای حملات نیابتی علیه اسرائیل تبدیل کند؛ تلاشی که به گفته کارشناسان، پاسخی به شکستهای اخیر نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی در لبنان و غزه است.
پایگاه آمریکایی «واشینگتن فریبیکن» با استناد به اسناد مراکز اطلاعاتی نوشته است از زمان برقراری آتشبس میان اسرائیل و حماس در ماه گذشته، سپاه پاسداران ایران روند ارسال سلاحهای پیچیده را به گروههای فلسطینی در کرانه باختری شدت بخشیده است. هدف این برنامه، انتقال مرکز عملیات از نوار غزه به این منطقه و گشودن جبههای تازه علیه اسرائیل عنوان شده است.
در این گزارش آمده است که دستکم ۲۸ گروه مسلح در کرانه باختری فعالیت دارند که برخی از آنها شاخههایی از جهاد اسلامی، گردانهای شهدای الاقصی و جبهه مردمی آزادی فلسطین هستند. بنا بر دادههای بنیاد دفاع از دموکراسیها، بخشی از این گروهها اخیراً موشکهای ضدتانک، پهپادهای انفجاری، نارنجکاندازها و تسلیحات سبک از ایران دریافت کردهاند؛ تجهیزاتی که پیشتر در این منطقه مشاهده نشده بود.
منابع امنیتی اسرائیل اعلام کردهاند که در چند ماه گذشته چند محموله بزرگ سلاح که از سوی نیروی قدس سپاه پاسداران ارسال شده بود، در مسیر اردن به کرانه باختری توقیف شده است. یکی از این محمولهها شامل ۲۹ مین انفجاری، ۱۵ موشک ضدتانک، چند پهپاد، تیربار، سلاح تهاجمی و صدها فشنگ بود. اسرائیل میگوید هدف از این انتقالها، مسلحسازی هستههای جدید تروریستی در شهرهای جنین، نابلس و اطراف اورشلیم بوده است.
کارشناسان نظامی میگویند جمهوری اسلامی با تمرکز بر کرانه باختری، در پی ایجاد الگویی شبیه به غزه است؛ منطقهای که بتواند از آن برای تهدید مستقیم شهرهای اسرائیل و فرودگاه بینالمللی بنگوریون استفاده کند. امیر آویوی، افسر ارشد پیشین ارتش اسرائیل، در گفتوگویی با فریبیکن تأکید کرده است که تهران پس از ضربات سنگین به نیروهای نیابتی خود در لبنان و غزه، اکنون بر کرانه باختری بهعنوان «بهترین فرصت برای ادامه جنگ نیابتی» تمرکز دارد. او میگوید جمهوری اسلامی عملاً حزبالله، سوریه و حماس را در وضعیت ضعف قرار داده و حالا میکوشد با تسلیح گروههای کوچکتر فلسطینی، حلقه تازهای از بیثباتی در منطقه ایجاد کند.
ارتش اسرائیل طی هفته گذشته نیز اعلام کرد یک پهپاد حامل ده قبضه اسلحه را که از مرز اردن به سمت کرانه باختری در حرکت بود، رهگیری کرده است. چندی پیش نیز تلاش جمهوری اسلامی برای انتقال محموله دیگری از سلاحهای سنگین در ماه اکتبر ناکام ماند. تحلیلگران میگویند این حجم از انتقال تسلیحات، نشانهای از راهبرد تازه تهران برای ادامه «جنگ سایه» علیه اسرائیل است؛ جنگی که از خاک کشورهای دیگر، بدون پذیرش مسئولیت رسمی، پیش برده میشود.
موسسه علوم و امنیت بینالمللی نیز در گزارشی اعلام کرده است که ارتش اسرائیل در فوریه گذشته توطئهای را خنثی کرد که از یک مرکز فرماندهی مشترک میان حماس، جهاد اسلامی و گردانهای شهدای الاقصی در اردوگاههای پناهندگان هدایت میشد. طبق این گزارش، طراحی و تأمین مالی عملیات از سوی جمهوری اسلامی انجام شده بود.
به گفته تحلیلگران، این اقدامات بخشی از استراتژی گستردهتر سپاه پاسداران است که با انتقال منابع نظامی و مالی، میکوشد جبهههای تازهای را علیه اسرائیل فعال نگه دارد تا از فشارهای بینالمللی و انزوای داخلی خود بکاهد. جو تروزمن، پژوهشگر ارشد موسسه افدیدی، در همین زمینه میگوید ایران با تجهیز شبکهای از نیروهای نیابتی در کرانه باختری، عملاً «به جنگ نیابتی خود جان تازهای داده» و در حال «آزمودن صحنهای جدید برای تهدید امنیت اسرائیل» است.
همزمان، رسانههای اسرائیلی گزارش دادهاند که ارتش این کشور چندین سایت تولید سلاح را در شهرهای کرانه باختری کشف کرده است؛ کارگاههایی که ساختار و شیوه تولید آنها شباهت زیادی به مدل زیرزمینی تولید تسلیحات در غزه دارد. تصاویر منتشرشده از این مراکز نشان میدهد گروههای فلسطینی در حال ساخت موشکهای ابتدایی و پهپادهای کوچک با فناوری بومی هستند. مقامهای اسرائیلی این مسئله را نشانهای از نفوذ و آموزش مستقیم نیروهای وابسته به سپاه پاسداران دانستهاند.
در حالی که گزارشهای مربوط به قاچاق سلاحهای جمهوری اسلامی به کرانه باختری در رسانههای غربی بازتاب محدودی یافته است، مقامهای اسرائیلی از «وضعیت هشدار بالا» سخن میگویند. دنی دانون، سفیر اسرائیل در سازمان ملل، در نشست اخیر شورای امنیت هشدار داد که تهدید از جانب کرانه باختری «واقعی و قریبالوقوع» است و تهران در تلاش است جبههای جدید علیه اسرائیل بگشاید.
ناظران بینالمللی میگویند این سیاست، نشانه روشنی از تمایل جمهوری اسلامی برای گسترش بیثباتی در منطقه است؛ الگویی که در عراق، سوریه، لبنان و یمن نیز بهوضوح مشاهده شده است. هرچند تهران این اقدامات را بخشی از «محور مقاومت» توصیف میکند، اما نتیجه عملی آن چیزی جز گسترش خشونت، بحران انسانی و فروپاشی امنیت منطقهای نیست.
در حالی که مردم ایران با تورم، فقر و نارضایتی گسترده داخلی روبهرو هستند، حکومت منابع مالی کشور را صرف تجهیز گروههای شبهنظامی در کشورهای دیگر میکند. این سیاست، بار دیگر نشان میدهد که جمهوری اسلامی حتی در شرایط بحرانی داخلی نیز اولویت خود را بر صدور بحران و تقویت نیروهای نیابتی بنا نهاده است. تداوم این مسیر، نهتنها امنیت منطقه بلکه آینده خود ایران را نیز در معرض بیثباتی و انزوای بیشتر قرار میدهد.
