شرایط ایران و ضرورت اتحاد جمهوری‌خواهان دموکرات

حاکمیت جمهوری اسلامی ایران در وضعیت بحرانی عمیقی فرو رفته است؛ بحرانی که نه ناشی از حمله نظامی خارجی، بلکه حاصل فرسایش درونی، ناکارآمدی ساختاری و بی‌اعتمادی عمومی است. حاکمیت موجود، در آستانه فروپاشی مشروعیت سیاسی، تمام توان خود را صرف حفظ موجودیت خود کرده و دیگر هیچ چشم‌انداز روشنی برای اداره کشور ارائه نمی‌دهد و منافع مردم برای او کوچک‌ترین اهمیتی ندارد. حکومت اسلامی، نیروهای نیابتی خود را از دست داده و به علت ایجاد آشوب و ناآرامی در منطقه و در جامعه بین‌المللی، اجماعی برای ایزوله کردن آن شکل گرفته است. امروز، حکومت در موقعیتی قرار گرفته که نه قادر به اصلاح است و نه آماده برای واگذاری قدرت؛ یعنی به‌طور خلاصه، جسدی است که مرده‌شوری پیدا نمی‌شود او را بشوید. به‌خصوص بعد از سفر تاریخی دونالد ترامپ به کشورهای عربی و سخنرانی تحقیرآمیز او نسبت به حاکمیت، حتی اگر آن‌ها حاضر به گرفتن داروی مسکن از طرف ترامپ هم باشند، دیگر بعید به نظر می‌رسد جان تازه‌ای در منطقه بگیرند.
وضعیت کنونی مردم ایران، آن‌ها را در وضعیت فلاکت‌باری قرار داده است که نه حامی در ساختار حاکم دارند و نه از جانب بدیل‌های بیرونی صدای منسجم و امیدبخشی می‌شنوند. آن‌ها در عین بی‌پناهی، اما همچنان مقاوم و مصمم برای ایجاد تغییر باقی مانده‌اند؛ همراه با مشکلات اقتصادی، استرس و ناامیدی، مثل آتش زیر خاکستر منتظر فرصت مناسبی برای زدن ضربه آخر هستند.
اپوزیسیون در مجموع وضعیت نگران‌کننده‌ای دارد؛ پراکندگی، نبود انسجام راهبردی، اولویت‌یافتن منافع گروهی و فردی بر مصالح جمعی، و در بسیاری موارد، تکرار ساختارهای اقتدارگرایانه‌ای که خود منتقد آن‌ها هستند. این شرایط، موجب بی‌اعتمادی مردم داخل کشور نسبت به بدیل‌های احتمالی شده است. بزرگ‌ترین آسیب جدی از طرف نیروهای چپ و راست افراطی به همبستگی وارد می‌آید.
جریان‌های جمهوری‌خواه نیز با چالش‌هایی چون تفرقه، منیت رهبری، حاکمیت فرهنگ مردسالارانه و بی‌توجهی به ظرفیت‌های واقعی زنان مواجه‌اند؛ عواملی که اتحاد و اثربخشی این جریان‌ها را به‌شدت کاهش داده است .در اولین گردهمایی جمهوری‌خواهان در برلین بیش از ۷۰۰ نفر شرکت داشتند، ولی دیری نگذشت که گروه‌گروه جدا شدند، در حالی‌که هر کدام یک کلمه پس و پیش به نام خود اضافه کردند .ضعف دیگر، به‌جای پرداختن به دشمن اصلی، حمله به سمت پادشاهی‌خواهان را روش روزانه خود قرار داده‌اند؛ همان کاری که پادشاهی‌خواهان نیز می‌کنند، یعنی شیرینی در سینی حکومت گذاشتن!
فکر می‌کنم در مقدمه به وضعیت کنونی حاکمیت، مردم و اپوزیسیون پرداختم؛ حالا به پیشنهادات خودم در مورد ضرورت اتحاد وهمبستگی خواهم پرداخت. تا زمانی که نیروهای سیاسی وضعیت واقعی خود را ارزیابی نکنند و شرایط واقعی جامعه ما را تشخیص ندهند، رسیدن به یک راه‌حل عملی غیرممکن به نظر می‌رسد؛ به‌خصوص شیوه مبارزه مردم به شکل جنبشی است؛ سال‌هاست به این شیوه عمل کرده‌اند و ارزیابی من از آینده نیز همین است که یک فرصت دیگر با شعاری جدید و حرکتی رادیکال‌تر به وقوع خواهد پیوست. این کار مردم در داخل است، اما نقش اپوزیسیون در خارج کشور چیست؟
پیشنهاد مشخص این است که به‌جای تلاش برای توافق بر سر همه مسائل، باید بر یک محور بنیادین، روشن و فراگیر تمرکز کرد و آن هم “نه به جمهوری اسلامی” می‌تواند باشد که همه مبارزین راه آزادی با آن موافق هستند.
این شعار می‌تواند به‌عنوان نقطه اشتراک حداقلی اما راهبردی، نیروهای سیاسی مختلف را حول یک مطالبه عمومی گرد آورد و مسیر گذار را هموار سازد. نظام آینده، باید در فضایی آزاد، دموکراتیک و از طریق رفراندوم، پارلمان و رقابت‌های حزبی تعیین شود.
و اما چگونه می‌توانیم متحد شویم؟ در این رابطه، باید به نقش تاریخی و پیشرو زنان توجه ویژه‌ای داشت. در طول ۴۶ سال گذشته، زنان ایران بیش از هر گروه اجتماعی دیگر تحت ظلم، تبعیض و ستم سیستماتیک بوده‌اند. جالب است بدانید که رژیم بیشتر از همه ما به اهمیت این موضوع پی برده است، به‌طوری‌که عضو شورای شهر تهران اخیراً گفته است که زنان ایران با بیش از ۱۲۰ نوع آسیب اجتماعی از جمله فقر، بیکاری، خشونت خانگی و تبعیض جنسیتی مواجه هستند و من می‌گویم با تبعیضات چندگانه مواجه بوده‌اند؛ با قانون تبعیض‌آمیز مواجه بوده و با فرهنگ مردسالارانه دست و پنجه نرم کرده‌اند؛ شهروند دست دوم بوده‌اند؛ مورد تعرضات لفظی، جسمی، جنسی و روحی قرار گرفته‌اند؛ مردان خانواده بدون هیچ مجازات اصلی آن‌ها را به قتل رسانده‌اند؛ حق انتخاب در ازدواج و طلاق نداشته‌اند؛ در ارث، سهم ناچیزی برده‌اند و ده‌ها مشکل قانونی و فرهنگی دیگر که ناشی از وجود دین و فرهنگ مردسالارانه در کشور ما بوده است. بنابراین، زنان نیروی محکم و مبارزی برای دین‌زدایی از قانون و فرهنگ در جامعه هستند. ایران و افغانستان تنها کشورهایی در جهان می باشند که زنان دارای پوشش اجباری هستند و ایران دارای مقام اول اعدام زنان در دنیا است. زنان حق ندارند از داشتن فرزند سرباز زنند؛ ما با جمعیت کاملاً غیرضروری در ایران مواجه هستیم که هیچ‌گونه برنامه‌ریزی برای تأمین آموزش، بهداشت، مسکن و امنیت آن‌ها وجود ندارد. مشکلات و مسائلی که زنان بر پایه جنسیت خود در ایران با آن مواجه هستند به حدی زیاد است که تبدیل به تهدیدی بزرگ برای حکومت ضد زن شده و اطلاع از این موضوع باعث می‌شود که عوامل حکومتی به حکومت هشدار دهند. سؤال اینجاست: وقتی آخوندها متوجه اهمیت این قضیه هستند و در جنبش انقلابی ژینا این زنان بودند که رهبری را به‌دست داشتند و برای اولین بار مردان در کنار آن‌ها ایستاده‌ و حمایت کردند و هزینه زیادی هم دادند، چرا اپوزیسیون خارج از کشور که چندین دهه در کشورهای دموکراتیک زیسته‌اند، متوجه اهمیت این موضوع نیستند؟
با این‌حال، زنان مقاوم‌ترین و پرتداوم‌ترین نیروی ایستادگی در برابر حکومت بوده و هستند. پس از جنبش انقلابی زن، زندگی، آزادی، دو موضوع مهم در جامعه ما تقریباً به اجماع رسیده است: نخست، رد حاکمیت دینی و دوم، مطالبه جدی آزادی خواهی؛ زنان در ایجاد سکولاریسم و جوانان در پروسه آزادی ‌خواهی نقش جدی در جامعه ما ایفا خواهند کرد. بنابراین، در این فضا، پذیرش رهبری زنانه در فرآیند گذار به همراهی جوانان با تکیه بر شعار “نه به جمهوری اسلامی” می‌تواند بسیاری از اختلافات را حل و مسیر همبستگی ملی را هموار کند. به همین دلیل، اکنون زمان آن فرا رسیده است که نیروهای خواهان تغییر، از خود بگذرند، بر خواسته‌های مشترک تمرکز کنند و با احترام به نقش تاریخی زنان، گام در مسیر اتحاد و اقدام مؤثر بگذارند.
شبکه استقلال و برابری پایدار زنان(وایز) با داشتن شعار و برنامه مشخص برای رفع تبعیضات متفاوت و در رأس آن‌ها رفع تبعیض جنسیتی که 50 درصد از جمعیت کشور را در بر می‌گیرد، با هر گروهی که در جهت رفع این تبعیض اساسی برای استقرار یک جامعه انسانی و برابر حقوقی فعالیت می‌کند، آماده همکاری است. همانطوریکه در دو کنفرانس حضوری در دو سال گذشته در ایتالیا و اسپانیا موفق شده است صداهای مختلف را در کنار هم قرار بدهد، قرار بر این دارد در سپتامبر 2025 بار دیگر میزبان افراد با نظرات مختلف سیاسی و عقیدتی باشد، ما معتقدیم که هیچ نیرویی به تنهایی قادر به مبارزه علیه رژیم نیست، تنها راه حل، همبستگی و اتحاد عمل نیروهای مختلف برای رسیدن به هدف است.
ناهید حسینی
18 مه 2025